vol.1

Show all beyts
Beyt
blocktitlebeyt
1001مثنوی معنوی، متن1-34
1002حکایت عاشق شدن پادشاهئ بر کنیزکئ و بادشاه کنئزک را35-54
1003ظاهر شدن عجز حکیمان از معالجهٔ کنیزک بر پادشاه و روی آوردن پادشاه بدر گاه الٓه و خواب ددن شاه و ليّ را55-92
1004ملاقات پادشاه با آن ولی که در خوابش نمودند93-143
1005خلوت طلبیدن آن ولی از پادشاه جهت دریافتن رنج کنیزک144-181
1006دریافتن آن ولی رنج را و عرض کردن رنج او را پیش پادشاه182-184
1007فرستادن رسولان بسمرقند به آوردن زرگر185-246
1008حکایت بقّال و طوطی و روغن ریختن طوطی در دکان247-323
1009داستان پادشاه جهود که نصرانیان را می کشت از بهر تعصّب324-337
1010آموزش و وزیر مکر پادشاه را338-347
1011تلبیس وزیر با نصاری348-362
1012قبول کردن نصاری مکر وزیر را363-370
1013متابعت نصاری وزیر را371-406
1014قصیر دیدن خلیفه لیلی را407-436
1015بیان حسد وزیر437-445
1016فهم کردن حاذقان نصاری مکر وزیر را446-454
1017پیغام شاه پنهان مر وزیر را455-457
1018بیان دوازده سبط از نصاری458-462
1019تخلیط وزیر در احکام انجیل463-499
1020در بیان آنک این اختلافات در صورت روش است نی در حقیقت راه500-520
1021بیان خسارت وزیر درین مکر521-548
1022مگر دیگر انگیختن وزیر در اضلال قوم549-564
1023دفع گفتن وزیر مریدان را565-577
1024مکرر کردن مریدان که خلوت را بشکن578-590
1025جواب گفتن وزیر کی خلوت را نمی‌شکنم591-594
1026اعتراض مریدان در خلوت وزیر595-642
1027نومید کردن وزیر مریدان را از رفض خلوت643-649
1028ولی عهد ساختن وزیر هر یک امیر را جدا جدا650-661
1029کشتن وزیر خویشتن را در خلوت662-667
1030طلب کردن امّت عیسی علیه‌السّلام از امرا که ولی عهد از شما کدامست668-695
1031منازعت امرا در ولی عهدی696-726
1032تعظیم نعت مصطفی علیه السلام که مذکور بود در انجیل727-739
1033حکایت پادشاه جهود دیگر که در هلاک دین عیسی سعی نمود740-768
1034آتش کردن پادشاه جهود و بت نهادن پهلوی آتش که هر که این بت را سجود کند از آتش برست769-782
1035بسخن آمدن طفل در میان آتش و تحریض کردن خلق را در افتادن بآتش783-811
1036کژ ماندن دهان آن مردکی نام محمّد را علیه السّلام بتسخر خواند812-822
1037عتاب کردن آتش را آن پادشاه جهود823-868
1038طنز و انکار کردن پادشاه و قبول ناکردن نصیحت خاصان خویش869-899
1039بیان توکّل و ترک جهد گفتن نخچیران بشیر900-903
1040جواب گفتن شیر نخچیران را و فایدهٔ جهد گفتن904-907
1041ترجیح نهادن نخچیران توکّل را بر جهد و اکتساب908-911
1042ترجیح نهادن شیر جهد و اکتساب را بر توکّل و تسلیم912-914
1043ترجیح نهادن نخچیران توکّل را بر اجتهاد915-928
1044ترجیح نهادن شیر جهد را بر توکّل929-947
1045باز ترجیح نهادن نخچیران توکّل را بر جهد948-955
1046نگریستن عزراییل بر مردی و گریختن آن مرد در سرای سلیمان و تقدیر ترجیح توکُّل بر جهد و قلّت فایدهٔ جهد956-970
1047باز ترجیح نهادن شیر جهد را بر توکُّل و فواید جهد را بیان کردن971-991
1048مقرّر شدن ترجیح جهد بر توکّل992-997
1049انکار کردن نخچیران بر خرگوش در تأخیر رفتن برِ شیر998-999
1050جواب گفت خرگوش ایشان را1000-1004
1051اعتراض نخچیران بر سخن خرگوش1005-1007
1052جواب خرگوش نخچیران را1008-1026
1053ذکر دانش خرگوش و بیان فضیلت و منافع دانستن1027-1040
1054باز طلبیدن نخچیران از خرگوش سرّ اندیشهٔ او را1041-1044
1055منع کردن خرگوش راز را از ایشان1045-1054
1056قصهٔ مکر خرگوش1055-1081
1057زیافت تأویل رکیک مگس1082-1090
1058تولیدن شیر از دیر آمدن خرگوش1091-1106
1059هم در بیان مکر خرگوش1107-1149
1060رسیدن خرگوش به شیر1150-1156
1061عذر گفتن خرگوش1157-1180
1062جواب گفتن شیر خرگوش را و روان شدن با او1181-1201
1063قصه هدهد و سلیمان در بیان آنک چون قضا آید چشمهای روشن بسته شود1202-1220
1064طعنهٔ زاغ در دعوی هدهد1221-1226
1065جواب گفتن هدهد طعنهٔ زاغ را1227-1233
1066قصهٔ آدم علیه‌السّلام و بستن قضا نظر او را از مراعات صریح نهی و ترک تأویل1234-1262
1067پا واپس کشیدن خرگوش از شیر چون نزدیک چاه رسید1263-1296
1068پرسیدن شیر از سبب پای واپس کشیدن خرگوش1297-1303
1069نظر کردن شیر در چاه و دیدن عکس خود را و آن خرگوش را1304-1338
1070مژده بردن خرگوش سوی نخچیران که شیر در چاه افتاد1339-1356
1071جمع شدن نخچیران گرد خرگوش و ثنا گفتن او را1357-1368
1072title of 10721369-1372
1073تفسیر رَجَعنا مِن جِماد دِ ٱلأَمغَرِ إِلَی جِمادِ ٱلأَکبَرِ1373-1389
1074آمدن رسول روم تا امیر المؤمنین عمر رضی الله عنو و دیدن او کرامات عمر رضی الله عنو1390-1414
1075یافتن رسول روم امیر المؤمین عمر را رضی الله عنه خفته در زیر درخت1415-1445
1076سوال کردن رسول روم از امیر المؤمنین رضی الله عنه1446-1479
1077اضافت کردن آدم آن زلّت را بخویشتن که رَبَّنا ظَلَمْنا و اضافت کردن ابلیس گناه خود را بخدا که بِمَا أَغْوَیْتَنِي1480-1508
1078تفسیر و هُوَ مَعَکُمْ أَیْنَمَا کُنْتُمْ1509-1514
1079سوال کردن رسول روم از امیرالمؤمنین عمر رضی‌الله عنه از سب ابننلای ارواح با این آب و گل جسم1515-1528
1080در معنی آنک مَن أَرادَ أَن یَجلِسَ مَعَ اللهِ فَلیَجلِس مَعَ أَهلِ التَّصوُّف1529-1546
1081قصّهٔ بازرگان که طوطی محبوس او او را پیغام داد بطوطیان هندوستان هنگام رفتن بتجارت1547-1574
1082صفت اجنهٔ طُیُور عُقُول الٰهی1575-1586
1083 دیدن خواجه طوطیان هندوستان را در دشت و پیغام رسانیدن از آن طوطی1587-1602
1084تفسیر قول فریدالدّین العطّار قدّس الله سرّه تو صاحب نفسی ای غافل میانِ خاک خون می‌خور که صاحب‌ دل اگر زهری خورد آن انگبین باشد1603-1614
1085تعظیم ساحران مر موسی را علیه السّلام که چه فرمایی اوّل تواندازی عصا بکین1615-1648
1086باز گفتن بازرگان با طوطی آنچ دید از طوطیان هندوستان1649-1690
1087شیرین آن طوطی حرکت آن طوطیان و مردن آن طوطی در قفص و نوحهٔ خواجه بر وی1691-1762
1088فسیر قول حکیم به هرچ از راه وامانی چه کفر آن حرف و چه ایمان بهرچ از دوست دور افتی چه زشت آن نقش و چه زیبا و در معنیٔ قوله علیه السّلام إِنَّ سَعْدًاً لَغَیوُرٌ و اَنَا أَغیَرُ مِن سَعْدٍ و اللهُ أَغیَرُ مِنّی و مِن غَیْرَتِهِ حَرَّمَ ٱلْفَوَاحِشَ ما ظَهَرَ مِنها و ما بَطَنَ1763-1813
1089رجوع بحکایت خواجهٔ تاجر1814-1824
1090برون انداختن مرد تاجر طوطی را از قفس و پریدن طوطیِ مُرده1825-1844
1091وداع کردن طوطی خواجه را و پريدن 1845-1848
1092مضرّت تعظيم خلق و انگشت نمای شدن 1849-1877
1093تفسير ما شآءَ اَللهُ کَانَ1878-1912
1094داستان پير چنگی که در عهد عمر رضی الله عنه از بهر خدا روز بی نوایی چنگ زد ميان گورستان 1913-1950
1095در بيان اين حديث که إِنَّ لِرَبِّکُم في أَيّامِ دَهرِکُم نَفَحاتٍ أَلا فَتَعرَّ ضُوا لها1951-2011
1096قصهٔ سؤال کردن عایشه رضی الله عنها از مصطفی علیه السّلام که امروز باران بارید چون تو سوی گورستان رفتی جامه‌های تو چون تر نیست2012-2034
1097تفسیر بیت حکیم رضی الله عنه آسمانهاست در ولایتِ جان/کارفرمای آسمانِ جهان در رهِ روح پست و بالاهاست/کوههای بلند و دریاهاست2035-2045
1098در معنی این حدیث کی اغْتَنِمُوا بَرْدَ اَلرَّبیعِ الی آخره2046-2059
1099پرسیدن صدّیقه رضی الله عنها از مصطفی صلعم که سرّ باران امروزینه چه بود2060-2071
1100بقیهٔ قصّهٔ پیر چنگی و بیان مَخلَصِ آن2072-2103
1101در خواب گفتن هاتف مر عمر را رضی الله عنه که چندین زر از بیت المال بآن مرد ده که در گورستان خفته است2104-2112
1102 نالیدن ستون حنّانه چون برای پیغامبر علیه السّلام منبر ساختند که جماعت انبوه شده بود گفتند ما روی مبارکت را بهنگام وعظ نمی‌بینیم و شنیدن رسول و صحابه آن ناله را و سؤال و جواب مصطفی با ستون صریح2113-2153
1103اظهار معجزهٔ پیغامبر علیه السّلام بسخن آمدن سنگ ریزه در دست ابوجهل علیه اللعنه و گواهی دادن سنگ ریزه بر حقیقت محمّد علیه الصّلوة والسّلام2154-2160
1104بقیه قصّهٔ مطرب و پیغام رساندن امیر المؤمنین عُمَر رضی الله عنه با او آنچ هاتف آواز داد2161-2198
1105گردانیدن عمر رضی الله عنه نظر او را از مقام گریه که هستیست بمقام استغراق2199-2222
1106تفسیر دعای آن دو فرشته که هر روز بر سر هر بازاری منادی می‌کنند که اللّٰهُمَّ أَعْطِ کُلَّ مُنْفِقٍ خَلَفأ اللّٰهُم أَعْطِ کُلَّ مُمْسِکٍ تَلَفاً و بیان کردن که آن منفق مجاهد راه حق است نی مسرف راه هوا2223-2243
1107قصهٔ خلیفه کی در کرم در زمان خود از حاتم طایی گذشته بود و نظیر خود نداشت2244-2251
1108قصهٔ اعرابی درویش و ماجرای زن او با او بسبب قلّت و درویشی2252-2263
1109مغرور شدن مریدان محتاج بمدّعیان مزوّر و ایشان را شیخ و محتشم و واصل پنداشتن و نقل را از نقد فرق نادانستن و بر بسته را از بر رُسته2264-2282
1110در بیان آن که نادر افتد که مریدی در مدّعی مزوّر اعتقاد بصدق بندد که او کسیست و بدین اعتقاد بمقامی برسد که شیخش در خواب ندیده باشد و آب و آتش او را گزند نکند و شیخش را گزند کند ولیکن بنادر باشد2283-2287
1111صبر فرمودن اعرابی زن خود را و فضیلت فقر بیان کردن با زن2288-2314
1112نصحیت کردن زن مر شوی را که سخن افزون از قدم و از مقام خود مگو لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ که این سخنها اگر چه راستست این مقام توکّل ترا نیست و این سخن گفتن فوق مقام و معاملهٔ خود زیان دارد و کَبُرَ مَقْتاً عِنْدَ اللهِ باشد2315-2341
1113نصیحت کردن مرد مر زن را که در فقیران بخواری منگر و در کار حق بگمان کمال نگر و طعنه مزن بر فقر و در فقیران بخیال و گمان بی نواییٔ خویشتن2342-2364
1114در بیان آنک جنبیدن هر کسی از آنجا که ویست هر کس را از چنبرهٔ وجود خود بیند تابهٔ کبود آفتاب را کبود نماید و سرخ سرخ نماید چون تابه از رنگها بیرون آید سپید شود از همه تابه‌های دیگر او راست‌گوی تر باشد و امام باشد2365-2393
1115مراعات کردن زن شوهر را و استغفار کردن از گفتهٔ خویش2394-2432
1116در بیان این خبر که إِنَّهُنَّ یَغْلِبْنَ اؐلْعاقِلَ وَ یَغْلِبُهُنَّ اؐلْجاهِلُ2433-2437
1117تسلیم کردن مرد خود را بآنچ التماس زن بود از طلب معیشت و این اعتراض زن را اشارت حق دانستن بنزدِ عقلِ هر داننده‌ای هست/که با گردنده گرداننده‌ای هست2438-2446
1118در بیان آن که موسی و فرعون هر دو مسخّر مشیت‌اند چنانک زهر و پازهر و ظلمات و نور و مناجات کردن فرعون بخلوت تا ناموس نشکند2447-2481
1119سبب حرمان اشقیا از دو جهان که خَسِرَ الدُّنْیا وَ الْآخِرَةَ2482-2508
1120حقیر و بی خصم دیدن دیده‌های حسّ صالح و نافهٔ صالح را، چون خواهد که حق لشکری را هلاک کند در نظر ایشان حقیر نماید خصمان را و اندک اگر چه غالب باشد آن خصم وَ یُقَلِّلُکُمْ فِی أَعْیُنِهِمْ لِیَقْضِیَ اللهُ أَمْراً کانَ مَفْعُولًا2509-2569
1121در معنی آن که مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ بَیْنَهُما بَرْزَخٌ لا یَبْغِیانِ2570-2602
1122در معنی آنک آنچ ولی کند مرید را نشاید گستاخی کردن و همان فعل کردن که حلوا طبیب را زیان ندارد امّا بیمار را زیان دارد و سرما و برف انگور رسیده را زیان ندارد اما غوره را زیان دارد که در راهست که لِیَغْفِرَ لَکَ اللهُ ما تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِکَ وَ ما تَأَخَّرَ(نشده است)2603-2615
1123مخلص ماجرای عرب و جفت او2616-2642
1124دل نهادن عرب بر التماس دلبر خویش و سوگند خوردن که درین تسلیم مرا حیلتی و امتحانی نیست2643-2683
1125تعیین کردن زن طریق طلب روزی کدخدای خود را و قبول کردن او2684-2702
1126هدیه بردن عرب سبوی آب باران از میان بادیه سوی بغداد بامیرالمؤمنین بر پنداشت که آنجا هم قحط آبست2703-2719
1127در نمد در دوختن زن عرب سبوی آب باران را و مُهر نهادن بر وی از غایت اعتقاد عرب2720-2743
1128در بیان آنک چنانک گدا عاشق کرمست و عاشق کریم کرم، کریم هم عاشق گداست اگر گدا را صبر بیش بود کریم بر در او آید و اگر کریم را صبر بیش بود گدا بر در او آید اما صبر گدا کمال گداست و صبر کریم نقصان اوست2744-2751
1129فرق میان آنک درویش است بخدا و تشنهٔ خدا و میان آنک درویش است از خدا و تشنهٔ غیرست2752-2772
1130پیش آمدن نقیبان و دربانان خلیفه از بهر اکرام اعرابی و پذیرفتن هدیهٔ او را2773-2800
1131در بیان آنک عاشق دیواریست که برو تاب آفتاب زند و جهد و جهاد نکرد تا فهم کند که آن تاب و رونق از دیوار نیست از قرص آفتاب است در آسمان چهارم لاجرم کلّی دل بر دیوار نهاد چون پرتو آفتاب بآفتاب پیوست او محروم ماند ابداً وَ حِیلَ بَیْنَهُمْ وَ بَیْنَ ما یَشْتَهُونَ2801-2804
1132مَثَل عرب إِذا زَنَیْتَ فاؐزْنِ بِاؐلْحُرّة وَ إِذا سَرَقْتَ فاؐسْرِقِ اؐلدُّرّةَ2805-2814
1133سپردن عرب هدیه را یعنی سبو را بغلامان خلیفه2815-2834
1134حکایت ماجرای نحوی و کشتیبان2835-2852
1135قبول کردن خلیفه هدیه را و عطا فرمودن با کمال بی نیازی از آن هدیه و از آن سبو2853-2933
1136در صفت پیر و مطاوعت وی2934-2958
1137وصیّت کردن رسول صلّی الله علیه وسلّم مر علی را کرَّم الله وَجهَهُ که چون هر کسی بنوع طاعتی تقرّب جوید بحقّ تو تقرّب جوی بصحبت عاقل و بندهٔ خاصّ تا از همه پیش قدم‌تر باشی2959-2980
1138کبودی زدن قزوینی بر شانگاه صورت شیر و پشیمان شدن او بسبب زخم سورن2981-3012
1139title of 11393013-3041
1140امتحان کردن شیر گرگ را و گفتن که پیش آی ای گرگ بخش کن صیدها را میان ما3042-3055
1141قصّهٔ آنکس که دَرِ یاری بکوفت از درون گفت کیست گفت منم گفت چون تو توی در نمی‌گشایم هیچ کس را از یاران نمی‌شناسم کی او من باشد برَو3056-3101
1142ادب کردن شیر گرگ را کی در قسمت بی ادبی کرده بود3102-3123
1143تهدید کردن نوح علیه السّلام مر قوم را کی با من مپیچید کی من رُوی پوشم با خدای می پیچید در میان این بحقیقت ای مخذولان3124-3149
1144نشاندن پادشاهان صوفیان عارف را پیش روی خویش تا چشمشان بدیشان روشن شود3150-3156
1145آمدن مهمان پیش یوسف علیه السَّلام و تقاضا کردن یوسف علیه السَّلام ازو تحفه و ارمغان3157-3191
1146گفتن مهمان یوسف علیه السلام را کی آینهٔ آوردمت کی تا هر باری کی در وَی نگری رُوی خوب خود بینی مرا یاد کنی3192-3227
1147مرتد شدن کاتب وحی بسبب آنک پرتو وحی برو زد آن آیت را پیش از پیغامبر صلی الله علیه وسلّم بخواند گفت پس من هم مَحَلِّ وَحیم3228-3297
1148دعا کردن بلعم باعور که موسی و قومش را ازین شهر که حصار داده‌اند بی مراد بازگردان و مستجاب شدن دعای او3298-3320
1149اعتماد کردن هاروت و ماروت بر عصمت خویش و آمیزئ اهل دنیا خواستن و در فتنه افتادن3321-3343
1150باقی قصّهٔ هاروت و ماروت و نکال و عقوبت ایشان هم در دنیا بچاه بابل3344-3359
1151بعیادت رفتن کرّ بر همسایهٔ رنجور خویش3360-3395
1152اوّل کسی که در مقابلهٔ نصّ قیاس آورد ابلیس بود3396-3425
1153در بیان آنک حال خود و مستیِ خود پنهان باید داشت از جاهلان3426-3466
1154قصّهٔ مری کردن رومیان و چینیان در علم نقّاشی و صورتگری3467-3499
1155پرسیدن پیغامبر علیه السّلام مر زید را امرور چونی و چون برخاستی و جواب گفتن او که أصْبَحْتُ مُؤْمِناً یا رَسُولَ اَللهِ 3500-3583
1156متّهم کردن غلامان و خواجه تاشان مر لقمان را کی آن میوه‌های تَرْوَنْده که می آوردیم او خورده است3584-3607
1157بقیّهٔ قصّهٔ زید در جواب رسول صلّی الله علیه وسلّم3608-3655
1158گفتن پیغامبر صلی الله علیه وسلم مر زید را کی این سِرّ را فاش‌تر ازین مگو و متابعت نگهدار3656-3667
1159رجوع بحکایت زید3668-3706
1160آتش افتادن در شهر بایهٔام عمر رضی الله عنه3707-3720
1161خُدو انداختن خصم در روی امیرالمؤمنین علی کرّم اللهُ وجهه و انداختن امیرالمؤمنین علی شمشیر را از دست3721-3772
1162سؤال کردن آن کافر از علی کرّم الله وجهه که چون بر چون منی مظفّر شدی شمشیر را از دست چون انداختی3773-3786
1163جواب گفتن امیرالمؤمنین که سبب افگندن شمشیر از دست چه بود در آن حالت3787-3843
1164گفتن پیغامبر صلی الله علیه وسلم بگوش رکابدار امیرالمؤمنین علی کرّم الله وجهه کی کشتن علی بر دست تو خواهد بودن خبرت کردم3844-3892
1165تعجّب کردن آدم علیه السّلام از ضلالت ابلیس لعین و عُجب آوردن3893-3923
1166باز گشتن بحکایات علی کرّم اللهُ وجهه و مسامحت کردن او با خونی خویش3924-3937
1167آمدن رکابدار علی کرّم الله وجهه که از بهر خدا مرا بکش و ازین قضا برهان3938-3947
1168بیان آن که فتح طلبیدن مصطفی صلی الله علیه وسّلام مکّه را و غیر مکّه را جهت دوستی ملک دنیا نبود چون فرموده است الدُّنیا جِیفةٌ بلک بامر بود3948-3974
1169گفتن امیرالمؤمنین علی کرّم الله وجهه با قرین خود کی چون خدو انداختی در روی من نفس من جنبید و اخلاص عمل نماند مانع کشتن تو آن شد3975-4003