vol.1

Qūniyah Nicholson both

block:1158

گفتن پیغامبر صلی الله علیه وسلم مر زید را کی این سِرّ را فاش‌تر ازین مگو و متابعت نگهدار
۳۶۵۶Qگفت پیغامبر که اصحابی نُجُوم * ره‌روان را شمع و شیطان را رُجُوم
۳۶۵۶Nگفت پیغمبر که اصحابی نجوم * رهروان را شمع و شیطان را رجوم
۳۶۵۷Qهر کسی را گر بُدی آن چشم و زور * کو گرفتی ز آفتابِ چرخ نور
۳۶۵۷Nهر کسی را گر بدی آن چشم و زور * کاو گرفتی ز آفتاب چرخ نور
۳۶۵۸Qکَی ستاره حاجتستی ای ذلیل * که بُدی بر نور خورشید او دلیل
۳۶۵۸Nکی ستاره حاجت استی ای ذلیل * که بدی بر نور خورشید او دلیل
۳۶۵۹Qماه می‌گوید بخاک و ابر و فَی * من بشر بودم ولی یُوحَی إِلَی
۳۶۵۹Nماه می‌گوید به خاک و ابر و فی * من بشر بودم ولی یوحی الی
۳۶۶۰Qچون شما تاریک بودم در نهاد * وحیِ خورشیدم چنین نوری بداد
۳۶۶۰Nچون شما تاریک بودم در نهاد * وحی خورشیدم چنین نوری بداد
۳۶۶۱Qظلمتی دارم بنسبت با شُموس * نور دارم بهرِ ظلماتِ نفوس
۳۶۶۱Nظلمتی دارم به نسبت با شموس * نور دارم بهر ظلمات نفوس
۳۶۶۲Qزآن ضعیفم تا تو تابی آوری * که نه مَردِ آفتابِ انوَری
۳۶۶۲Nز آن ضعیفم تا تو تابی آوری * که نه مرد آفتاب انوری
۳۶۶۳Qهمچو شهد و سِرکه در هم بافتم * تا سوی رنج جگر ره یافتم
۳۶۶۳Nهمچو شهد و سرکه در هم بافتم * تا سوی رنج جگر ره یافتم
۳۶۶۴Qچون ز علَّت وارهیدی ای رهین * سرکه را بگذار و می‌خور انگبین
۳۶۶۴Nچون ز علت وارهیدی ای رهین * سرکه را بگذار و می‌خور انگبین
۳۶۶۵Qتختِ دل معمور شد پاک از هوا * بین که‌ الرَّحْمَنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوَی
۳۶۶۵Nتخت دل معمور شد پاک از هوا * بین که‌ الرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی
۳۶۶۶Qحکم بر دل بعد ازین بی‌واسطه * حق کند چون یافت دل این رابطه
۳۶۶۶Nحکم بر دل بعد از این بی‌واسطه * حق کند چون یافت دل این رابطه
۳۶۶۷Qاین سخن پایان ندارد زَید کو * تا دهم پندش که رسوایی مجو
۳۶۶۷Nاین سخن پایان ندارد زید کو * تا دهم پندش که رسوایی مجو