vol.1

Qūniyah Nicholson both

block:1080

در معنی آنک مَن أَرادَ أَن یَجلِسَ مَعَ اللهِ فَلیَجلِس مَعَ أَهلِ التَّصوُّف
۱۵۲۹Qآن رسول از خود بشُد زین یک دو جام * نی رسالت یاد ماندش نی پیام
۱۵۲۹Nآن رسول از خود بشد زین یک دو جام * نه رسالت یاد ماندش نه پیام
۱۵۳۰Qواله اندر قدرت اللَّه شد * آن رسول اینجا رسید و شاه شد
۱۵۳۰Nواله اندر قدرت اللَّه شد * آن رسول اینجا رسید و شاه شد
۱۵۳۱Qسیل چون آمد بدریا بحر گشت * دانه چون آمد بمزرع گشت کشت
۱۵۳۱Nسیل چون آمد به دریا بحر گشت * دانه چون آمد به مزرع گشت کشت
۱۵۳۲Qچون تعلُّق یافت نان با بو البشَر * نانِ مرده زنده گشت و با خبَر
۱۵۳۲Nچون تعلق یافت نان با بو البشر * نان مرده زنده گشت و با خبر
۱۵۳۳Qموم و هیزم چون فدای نار شد * ذاتِ ظلمانی او انوار شد
۱۵۳۳Nموم و هیزم چون فدای نار شد * ذات ظلمانی او انوار شد
۱۵۳۴Qسنگ سرمه چونك شد در دیدگان * گشت بینایی شد آنجا دیدبان
۱۵۳۴Nسنگ سرمه چون که شد در دیده‌گان * گشت بینایی شد آن جا دیدبان
۱۵۳۵Qای خنک آن مرد کز خود رسته شد * در وجود زنده‌ای پیوسته شد
۱۵۳۵Nای خنک آن مرد کز خود رسته شد * در وجود زنده‌ای پیوسته شد
۱۵۳۶Qوای آن زنده که با مرده نشَست * مرده گشت و زندگی از وی بجَست
۱۵۳۶Nوای آن زنده که با مرده نشست * مرده گشت و زندگی از وی بجست
۱۵۳۷Qچون تو در قرآنِ حق بگریختی * با روانِ انبیا آمیختی
۱۵۳۷Nچون تو در قرآن حق بگریختی * با روان انبیا آمیختی
۱۵۳۸Qهست قرآن حالهای انبیا * ماهیانِ بحرِ پاک کبریا
۱۵۳۸Nهست قرآن حالهای انبیا * ماهیان بحر پاک کبریا
۱۵۳۹Qور بخوانی و نهٔ قرآن پذیر * انبیا و اولیا را دیده گیر
۱۵۳۹Nور بخوانی و نه‌ای قرآن پذیر * انبیا و اولیا را دیده گیر
۱۵۴۰Qور پذیرایی چو بر خوانی قصَص * مرغِ جانت تنگ آید در قفص
۱۵۴۰Nور پذیرایی چو بر خوانی قصص * مرغ جانت تنگ آید در قفص
۱۵۴۱Qمرغ کو اندر قفص زندانیَست * می‌نجوید رَستن از نادانیَست
۱۵۴۱Nمرغ کاو اندر قفس زندانی است * می‌نجوید رستن از نادانی است
۱۵۴۲Qروحهایی کز قَفصها رَسته‌اند * انبیای رَهبرِ شایسته‌اند
۱۵۴۲Nروحهایی کز قفسها رسته‌اند * انبیای رهبر شایسته‌اند
۱۵۴۳Qاز برون آوازشان آید ز دین * که رَهِ رَستن ترا اینست این
۱۵۴۳Nاز برون آوازشان آید ز دین * که ره رستن ترا این است این
۱۵۴۴Qما بدین رَستیم زین ننگین قفص * جز که این ره نیست چارهٔ این قفص
۱۵۴۴Nما به دین رستیم زین ننگین قفس * جز که این ره نیست چاره‌ی این قفس
۱۵۴۵Qخویش را رنجور سازی زارْ زار * تا ترا بیرون کنند از اِشتهار
۱۵۴۵Nخویش را رنجور سازی زار زار * تا ترا بیرون کنند از اشتهار
۱۵۴۶Qکه اشتهارِ خلق بندِ مُحْکَمست * در ره این از بندِ آهن کی کَمست
۱۵۴۶Nکه اشتهار خلق بند محکم است * در ره این از بند آهن کی کم است