vol.1

Qūniyah Nicholson both

block:1030

طلب کردن امّت عیسی علیه‌السّلام از امرا که ولی عهد از شما کدامست
۶۶۸Qبعدِ ماهی خلق گفتند ای مهان * از امیران کیست بر جایش نشان
۶۶۸Nبعد ماهی خلق گفتند ای مهان * از امیران کیست بر جایش نشان
۶۶۹Qتا بجای او شناسیمش امام * دست و دامن را بدستِ او دهیم
۶۶۹Nتا به جای او شناسیمش امام * دست و دامن را بدست او دهیم
۶۷۰Qچونک شد خورشید و ما را کرد داغ * چاره نبْود بر مقامش از چراغ
۶۷۰Nچون که شد خورشید و ما را کرد داغ * چاره نبود بر مقامش از چراغ
۶۷۱Qچونک شد از پیشِ دیده وصلِ یار * نایبی باید ازومان یادگار
۶۷۱Nچونک شد از پیش دیده وصل یار * نایبی باید از او مان یادگار
۶۷۲Qچونک گُل بگْذشت و گُلشن شد خراب * بوی گُل را از که یابیم از گُلاب
۶۷۲Nچون که گل بگذشت و گلشن شد خراب * بوی گل را از که یابیم از گلاب
۶۷۳Qچون خدا اندر نیاید در عیان * نایبِ حقّ‌اند این پیغمبران
۶۷۳Nچون خدا اندر نیاید در عیان * نایب حق‌اند این پیغمبران
۶۷۴Qنه غلط گفتم که نایب با منوب * گر دو پنداری قبیح آید نه خوب
۶۷۴Nنه غلط گفتم که نایب با منوب * گر دو پنداری قبیح آید نه خوب
۶۷۵Qنه دو باشد تا توی صورت پرست * پیشِ او یک گشت کز صورت بَرست
۶۷۵Nنه دو باشد تا تویی صورت پرست * پیش او یک گشت کز صورت برست
۶۷۶Qچون بصورت بنگری چشمِ تو دُوست * تو بنورش در نگر کز چشم رُست
۶۷۶Nچون به صورت بنگری چشم تو دست * تو به نورش درنگر کز چشم رست
۶۷۷Qنورِ هر دو چشم نتْوان فرق کرد * چونک در نورش نظر انداخت مَرد
۶۷۷Nنور هر دو چشم نتوان فرق کرد * چون که در نورش نظر انداخت مرد
۶۷۸Qده چراغ ار حاضر آید در مکان * هر یکی باشد بصورت غیر آن
۶۷۸Nده چراغ ار حاضر آید در مکان * هر یکی باشد به صورت غیر آن
۶۷۹Qفرق نتْوان کرد نورِ هر یکی * چون به نورش رُوی آری بی‌شکی
۶۷۹Nفرق نتوان کرد نور هر یکی * چون به نورش روی آری بی‌شکی
۶۸۰Qگر تو صد سِیب و صد آبی بشْمری * صد نماند یک شود چون بفْشری
۶۸۰Nگر تو صد سیب و صد آبی بشمری * صد نماند یک شود چون بفشری
۶۸۱Qدر معانی قِسمت و اعداد نیست * در معانی تَجزِیَه و اَفراد نیست
۶۸۱Nدر معانی قسمت و اعداد نیست * در معانی تجزیه و افراد نیست
۶۸۲Qاِتّحادِ یار با یاران خَوشَست * پای معنی گیر صورت سرکشست
۶۸۲Nاتحاد یار با یاران خوش است * پای معنی گیر صورت سرکش است
۶۸۳Qصورتِ سرکش گُدازان کن بَرنج * تا ببینی زیرِ او وحدت چو گَنج
۶۸۳Nصورت سرکش گدازان کن به رنج * تا ببینی زیر او وحدت چو گنج
۶۸۴Qور تو نگْذاری عنایتهای او * خود گدازد ای دلم مولای او
۶۸۴Nور تو نگذاری عنایتهای او * خود گدازد ای دلم مولای او
۶۸۵Qاو نماید هم بدِلها خویش را * او بدوزد خرقهٔ درویش را
۶۸۵Nاو نماید هم به دلها خویش را * او بدوزد خرقه‌ی درویش را
۶۸۶Qمنبسط بودیم و یک جوهر همه * بی‌سَر و بی‌پا بُدیم آن سَر همه
۶۸۶Nمنبسط بودیم و یک جوهر همه * بی‌سر و بی‌پا بدیم آن سر همه
۶۸۷Qیک گهر بودیم همچون آفتاب * بی‌گره بودیم و صافی همچو آب
۶۸۷Nیک گهر بودیم همچون آفتاب * بی‌گره بودیم و صافی همچو آب
۶۸۸Qچون بصورت آمد آن نورِ سَرَه * شد عدد چون سایه‌های کنگره
۶۸۸Nچون به صورت آمد آن نور سره * شد عدد چون سایه‌های کنگره
۶۸۹Qکنگره ویران کُنید از مَنْجَنیق * تا رود فرق از میانِ این فریق
۶۸۹Nکنگره ویران کنید از منجنیق * تا رود فرق از میان این فریق
۶۹۰Qشرحِ این را گفتمی من از مِری * لیک ترسم تا نلغزد خاطری
۶۹۰Nشرح این را گفتمی من از مری * لیک ترسم تا نلغزد خاطری
۶۹۱Qنُکته‌ها چون تیغِ پولادست تیز * گر نداری تو سپر واپس گریز
۶۹۱Nنکته‌ها چون تیغ پولاد است تیز * گر نداری تو سپر واپس گریز
۶۹۲Qپیشِ این الماس بی اِسپَر مَیَا * کز بریدن تیغ را نبْود حیا
۶۹۲Nپیش این الماس بی‌اسپر میا * کز بریدن تیغ را نبود حیا
۶۹۳Qزین سبب من تیغ کردم در غلاف * تا که کژخوانی نخواند بر خلاف
۶۹۳Nزین سبب من تیغ کردم در غلاف * تا که کج خوانی نخواند بر خلاف
۶۹۴Qآمدیم اندر تمامی داستان * وز وفاداریْ جمعِ راستان
۶۹۴Nآمدیم اندر تمامیِ داستان * وز وفاداری جمع راستان
۶۹۵Qکز پسِ این پیشوا برخاستند * بر مقامش نایبی می‌خواستند
۶۹۵Nکز پس این پیشوا برخاستند * بر مقامش نایبی می‌خواستند