vol.1

Qūniyah Nicholson both

block:1096

قصهٔ سؤال کردن عایشه رضی الله عنها از مصطفی علیه السّلام که امروز باران بارید چون تو سوی گورستان رفتی جامه‌های تو چون تر نیست
۲۰۱۲Qمصطفی روزی بگورستان برفت * با جنازهٔ مردی از یاران برفت
۲۰۱۲Nمصطفی روزی به گورستان برفت * با جنازه‌ی مردی از یاران برفت
۲۰۱۳Qخاک را در گورِ او آگنده کرد * زیرِ خاک آن دانه‌اش را زنده کرد
۲۰۱۳Nخاک را در گور او آگنده کرد * زیر خاک آن دانه‌اش را زنده کرد
۲۰۱۴Qاین درختانند همچون خاکیان * دستها برکرده‌اند از خاکدان
۲۰۱۴Nاین درختانند همچون خاکیان * دستها بر کرده‌اند از خاکدان
۲۰۱۵Qسوی خَلقان صد اشارت می‌کنند * وانک گوشستش عبارت می‌کنند
۲۰۱۵Nسوی خلقان صد اشارت می‌کنند * و آن که گوش استش عبارت می‌کنند
۲۰۱۶Qبا زبانِ سبز و با دستِ دراز * از ضمیرِ خاک می‌گویند راز
۲۰۱۶Nبا زبان سبز و با دست دراز * از ضمیر خاک می‌گویند راز
۲۰۱۷Qهمچو بَطَّان سر فرو برده بآب * گشته طاؤوسان و بوده چون غُراب
۲۰۱۷Nهمچو بطان سر فرو برده به آب * گشته طاوسان و بوده چون غراب
۲۰۱۸Qدر زمستانشان اگر محبوس کرد * آن غرابان را خدا طاؤوس کرد
۲۰۱۸Nدر زمستانشان اگر محبوس کرد * آن غرابان را خدا طاوس کرد
۲۰۱۹Qدر زمستانشان اگر چه داد مرگ * زنده‌شان کرد از بهار و داد برگ
۲۰۱۹Nدر زمستانشان اگر چه داد مرگ * زنده‌شان کرد از بهار و داد برگ
۲۰۲۰Qمُنکِران گویند خود هست این قدیم * این چرا بندیم بر رَبِّ کریم
۲۰۲۰Nمنکران گویند خود هست این قدیم * این چرا بندیم بر رب کریم
۲۰۲۱Qکوری ایشان درونِ دوستان * حق برویانید باغ و بوستان
۲۰۲۱Nکوری ایشان درون دوستان * حق برویانید باغ و بوستان
۲۰۲۲Qهر گُلی کاندر درون بویا بود * آن گُل از اسرارِ گل گویا بود
۲۰۲۲Nهر گلی کاندر درون بویا بود * آن گل از اسرار کل گویا بود
۲۰۲۳Qبویِ ایشان رَغْمِ اَنْفِ منکران * گِردِ عالَم می‌رَود پرده‌دران
۲۰۲۳Nبوی ایشان رغم انف منکران * گرد عالم می‌رود پرده دران
۲۰۲۴Qمنکران همچون جُعَل زان بویِ گل * یا چو نازک‌مغز در بانگِ دُهُل
۲۰۲۴Nمنکران همچون جعل ز آن بوی گل * یا چو نازک مغز در بانگ دهل
۲۰۲۵Qخویشتن مشغول می‌سازند و غرق * چشم می‌دُزدند ازین لَمعان برق
۲۰۲۵Nخویشتن مشغول می‌سازند و غرق * چشم می‌دزدند زین لمعان برق
۲۰۲۶Qچشم می‌دزدند و آنجا چشم نی * چشم آن باشد که بیند مأمنی
۲۰۲۶Nچشم می‌دزدند و آن جا چشم نی * چشم آن باشد که بیند مأمنی
۲۰۲۷Qچون ز گورستان پَیَمبر باز گشت * سوی صِدّیقه شد و همراز گشت
۲۰۲۷Nچون ز گورستان پیمبر باز گشت * سوی صدیقه شد و هم راز گشت
۲۰۲۸Qچشمِ صدِّیقه چو بر رُویش فتاد * پیش آمد دست بر وی می‌نهاد
۲۰۲۸Nچشم صدیقه چو بر رویش فتاد * پیش آمد دست بر وی می‌نهاد
۲۰۲۹Qبر عمامه و رُویِ او و مویِ او * بر گریبان و بَر و بازوی او
۲۰۲۹Nبر عمامه و روی او و موی او * بر گریبان و بر و بازوی او
۲۰۳۰Qگفت پیغامبر چه می‌جویی شتاب * گفت باران آمد امروز از سحاب
۲۰۳۰Nگفت پیغمبر چه می‌جویی شتاب * گفت باران آمد امروز از سحاب
۲۰۳۱Qجامه‌هااَت می‌بجویم از طَلب * تر نمی‌بینم ز باران ای عجَب
۲۰۳۱Nجامه‌هایت می‌بجویم از طلب * تر نمی‌بینم ز باران ای عجب
۲۰۳۲Qگفت چه بر سر فگندی از اِزار * گفت کردم آن رِدای تو خِمار
۲۰۳۲Nگفت چه بر سر فگندی از ازار * گفت کردم آن ردای تو خمار
۲۰۳۳Qگفت بهرِ آن نمود ای پاک جَیْب * چشمِ پاکت را خدا بارانِ غَیْب
۲۰۳۳Nگفت بهر آن نمود ای پاک جیب * چشم پاکت را خدا باران غیب
۲۰۳۴Qنیست آن باران ازین ابرِ شما * هست ابری دیگر و دیگر سَما
۲۰۳۴Nنیست آن باران از این ابر شما * هست ابری دیگر و دیگر سما