vol.1

Qūniyah Nicholson both

block:1055

منع کردن خرگوش راز را از ایشان
۱۰۴۵Qگفت هر رازی نشاید باز گفت * جُفت طاق آید گهی گه طاق جُفت
۱۰۴۵Nگفت هر رازی نشاید باز گفت * جفت طاق آید گهی گه طاق جفت
۱۰۴۶Qاز صفا گر دَم زنی با آینه * تیره گردد زود با ما آینه
۱۰۴۶Nاز صفا گر دم زنی با آینه * تیره گردد زود با ما آینه
۱۰۴۷Qدر بیانِ این سه کم جُنبان لبت * از ذَهاب و از ذَهَب وز مَذْهَبَت
۱۰۴۷Nدر بیان این سه کم جنبان لبت * از ذهاب و از ذهب وز مذهبت
۱۰۴۸Qکین سه را خصمست بسیار و عدو * در کمینت ایستد چون داند او
۱۰۴۸Nکین سه را خصم است بسیار و عدو * در کمینت ایستد چون داند او
۱۰۴۹Qور بگویی با یکی دو اَلْوَدَاع * کُلُّ سِرٍّ جاوَزَ الإِثْنَیْنِ شاع
۱۰۴۹Nور بگویی با یکی دو الوداع * کل سر جاوز الاثنین شاع
۱۰۵۰Qگر دو سه پرّنده را بندی بهَم * بر زمین مانند محبوس از الم
۱۰۵۰Nگر دو سه پرنده را بندی به هم * بر زمین مانند محبوس از الم
۱۰۵۱Qمشورت دارند سَرْپوشیده خوب * در کِنایت با غَلَط‌افکَن مشوب
۱۰۵۱Nمشورت دارند سرپوشیده خوب * در کنایت با غلط افکن مشوب
۱۰۵۲Qمشورت کردی پَیَمْبَر بسته‌سَر * گفته ایشانش جواب و بی‌خبر
۱۰۵۲Nمشورت کردی پیمبر بسته سر * گفته ایشانش جواب و بی‌خبر
۱۰۵۳Qدر مثالی بسته گفتی رای را * تا نداند خصم از سَر پای را
۱۰۵۳Nدر مثالی بسته گفتی رای را * تا نداند خصم از سر پای را
۱۰۵۴Qاو جوابِ خویش بگْرفتی ازو * وز سُؤالش می‌نبُردی غیرْ بُو
۱۰۵۴Nاو جواب خویش بگرفتی از او * وز سؤالش می‌نبردی غیر بو