vol.1

Qūniyah Nicholson both

block:1110

در بیان آن که نادر افتد که مریدی در مدّعی مزوّر اعتقاد بصدق بندد که او کسیست و بدین اعتقاد بمقامی برسد که شیخش در خواب ندیده باشد و آب و آتش او را گزند نکند و شیخش را گزند کند ولیکن بنادر باشد
۲۲۸۳Qلیک نادر طالب آید کز فروغ * در حقِ او نافع آید آن دُروغ
۲۲۸۳Nلیک نادر طالب آید کز فروغ * در حق او نافع آید آن دروغ
۲۲۸۴Qاو بقصدِ نیکِ خود جایی رسد * گر چه جان پنداشت و آن آمد جسَد
۲۲۸۴Nاو به قصد نیک خود جایی رسد * گر چه جان پنداشت و آن آمد جسد
۲۲۸۵Qچون تحرّی در دل شب قِبله را * قبله نی و آن نمازِ او روا
۲۲۸۵Nچون تحری در دل شب قبله را * قبله نی و آن نماز او روا
۲۲۸۶Qمُدَّعی را قحطِ جان اندر سِرست * لیک ما را قحطِ نان بر ظاهرست
۲۲۸۶Nمدعی را قحط جان اندر سر است * لیک ما را قحط نان بر ظاهر است
۲۲۸۷Qما چرا چون مُدّعی پنهان کُنیم * بهرِ ناموسِ مُزوَّر جان کَنیم
۲۲۸۷Nما چرا چون مدعی پنهان کنیم * بهر ناموس مزور جان کنیم