block:1034
۷۶۹ | Q | آن جهودِ سگ ببین چه رای کرد | * | پهلوی آتش بتی بر پای کرد |
۷۶۹ | N | آن جهود سگ ببین چه رای کرد | * | پهلوی آتش بتی بر پای کرد |
۷۷۰ | Q | کانک این بُت را سجود آرد بِرَست | * | ور نیارد در دلِ آتش نشست |
۷۷۰ | N | کان که این بت را سجود آرد برست | * | ور نیارد در دل آتش نشست |
۷۷۱ | Q | چون سزای این بتِ نَفْس او نداد | * | از بتِ نفسش بتی دیگر بزاد |
۷۷۱ | N | چون سزای این بت نفس او نداد | * | از بت نفسش بتی دیگر بزاد |
۷۷۲ | Q | مادرِ بتها بتِ نفسِ شماست | * | زانک آن بت مار و این بت اژدهاست |
۷۷۲ | N | مادر بتها بت نفس شماست | * | ز آن که آن بت مار و این بت اژدهاست |
۷۷۳ | Q | آهن و سنگست نفس و بت شرار | * | آن شرار از آب میگیرد قرار |
۷۷۳ | N | آهن و سنگ است نفس و بت شرار | * | آن شرار از آب میگیرد قرار |
۷۷۴ | Q | سنگ و آهن ز آب کَی ساکن شود | * | آدمی با این دو کی ایمن بود |
۷۷۴ | N | سنگ و آهن ز آب کی ساکن شود | * | آدمی با این دو کی ایمن شود |
۷۷۵ | Q | بت سیاهابهست در کوزه نهان | * | نفس مر آبِ سیَه را چشمه دان |
۷۷۵ | N | بت سیاهآبهست در کوزه نهان | * | نفس مر آب سیه را چشمه دان |
۷۷۶ | Q | آن بتِ منحوت چون سیلِ سیاه | * | نفسِ بُتگر چشمهای بر آب راه |
۷۷۶ | N | آن بت منحوت چون سیل سیاه | * | نفس بتگر چشمهای بر آب راه |
۷۷۷ | Q | صد سَبو را بشْکند یک پارهسنگ | * | و آبِ چشمه میزهاند بیدرنگ |
۷۷۷ | N | صد سبو را بشکند یک پاره سنگ | * | و آب چشمه میزهاند بیدرنگ |
۷۷۸ | Q | بت شکستن سهل باشد نیک سهل | * | سهل دیدن نفس را جهلست جهل |
۷۷۸ | N | بت شکستن سهل باشد نیک سهل | * | سهل دیدن نفس را جهل است جهل |
۷۷۹ | Q | صورتِ نفس ار بجویی ای پسر | * | قصّهٔ دوزخ بخوان با هفت دَر |
۷۷۹ | N | صورت نفس ار بجویی ای پسر | * | قصهی دوزخ بخوان با هفت در |
۷۸۰ | Q | هر نَفَس مکری و در هر مکر زان | * | غرقه صد فرعون با فرعونیان |
۷۸۰ | N | هر نفس مکری و در هر مکر ز آن | * | غرقه صد فرعون با فرعونیان |
۷۸۱ | Q | در خدای موسی و موسی گریز | * | آبِ ایمان را ز فرعونی مریز |
۷۸۱ | N | در خدای موسی و موسی گریز | * | آب ایمان را ز فرعونی مریز |
۷۸۲ | Q | دست را اندر احد و احْمَد بزن | * | ای برادر وا رَه از بُو جَهْلِ تن |
۷۸۲ | N | دست را اندر احد و احمد بزن | * | ای برادر واره از بو جهل تن |