vol.1

Qūniyah Nicholson both

block:1108

قصهٔ اعرابی درویش و ماجرای زن او با او بسبب قلّت و درویشی
۲۲۵۲Qیک شب اعرابی زنی مر شوی را * گفت و از حد بُرد گفت و گوی را
۲۲۵۲Nیک شب اعرابی زنی مر شوی را * گفت و از حد برد گفت‌وگوی را
۲۲۵۳Qکین همه فقر و جفا ما می‌کَشیم * جملهٔ عالم در خوشی ما ناخَوشیم
۲۲۵۳Nکاین همه فقر و جفا ما می‌کشیم * جمله عالم در خوشی ما ناخوشیم
۲۲۵۴Qنان‌مان ن نان خورِشْمان درد و رَشْک * کوزه‌مان نه آبمان از دیده اشْک
۲۲۵۴Nنان‌مان نی نان خورشمان درد و رشک * کوزه‌مان نه آبمان از دیده اشک
۲۲۵۵Qجامهٔ ما روز تابِ آفتاب * شب نِهالین و لِحاف از ماهتاب
۲۲۵۵Nجامه‌ی ما روز تاب آفتاب * شب نهالین و لحاف از ماهتاب
۲۲۵۶Qقُرصِ مَه را قرصِ نان پنداشته * دست سوی آسمان برداشته
۲۲۵۶Nقرص مه را قرص نان پنداشته * دست سوی آسمان برداشته
۲۲۵۷Qننگِ درویشان ز درویشیِ ما * روزْ شب از روزی اندیشیِ ما
۲۲۵۷Nننگ درویشان ز درویشی ما * روز شب از روزی اندیشی ما
۲۲۵۸Qخویش و بیگانه شده از ما رَمان * بر مثالِ سامِری از مردمان
۲۲۵۸Nخویش و بیگانه شده از ما رمان * بر مثال سامری از مردمان
۲۲۵۹Qگر بخواهم از کسی یک مُشتِ نَسْک * مر مرا گوید خمُش کُن مرگ و جَسْک
۲۲۵۹Nگر بخواهم از کسی یک مشت نسک * مر مرا گوید خمش کن مرگ و جسک
۲۲۶۰Qمر عرب را فخر غَزوست و عطا * در عرب تو همچو اندر خَط خَطا
۲۲۶۰Nمر عرب را فخر غزو است و عطا * در عرب تو همچو اندر خط خطا
۲۲۶۱Qچه غزا ما بی‌غزا خود کُشته‌ایم * ما بتیغِ فقر بی‌سَر گشته‌ایم
۲۲۶۱Nچه غزا ما بی‌غزا خود کشته‌ایم * ما به تیغ فقر بی‌سر گشته‌ایم
۲۲۶۲Qچه عطا ما بر گدایی می‌تنیم * مر مگس را در هوا رَگ می‌زنیم
۲۲۶۲Nچه عطا ما بر گدایی می‌تنیم * مر مگس را در هوا رگ می‌زنیم
۲۲۶۳Qگر کسی مهمان رَسَد گر من منم * شب بخُسبد دلقش از تن بَر کنم
۲۲۶۳Nگر کسی مهمان رسد گر من منم * شب بخسبد قصد دلق او کنم