block:1099
۲۰۶۰ | Q | گفت صدیقه که ای زبدهٔ وجود | * | حکمتِ بارانِ امروزین چه بود |
۲۰۶۰ | N | گفت صدیقه که ای زبدهی وجود | * | حکمت باران امروزین چه بود |
۲۰۶۱ | Q | این ز بارانهای رحمت بود یا | * | بهرِ تهدیدست و عدلِ کِبریا |
۲۰۶۱ | N | این ز بارانهای رحمت بود یا | * | بهر تهدید است و عدل کبریا |
۲۰۶۲ | Q | این ازان لطفِ بهاریّات بود | * | یا ز پاییزیِ پُر آفات بود |
۲۰۶۲ | N | این از آن لطف بهاریات بود | * | یا ز پاییزی پر آفات بود |
۲۰۶۳ | Q | گفت این از بهرِ تسکینِ غَمست | * | کز مصیبت بَر نژادِ آدمست |
۲۰۶۳ | N | گفت این از بهر تسکین غم است | * | کز مصیبت بر نژاد آدم است |
۲۰۶۴ | Q | گر بران آتش بماندی آدمی | * | بس خرابی در فتادی و کمی |
۲۰۶۴ | N | گر بر آن آتش بماندی آدمی | * | بس خرابی در فتادی و کمی |
۲۰۶۵ | Q | این جهان ویران شدی اندر زمان | * | حرصها بیرون شدی از مردمان |
۲۰۶۵ | N | این جهان ویران شدی اندر زمان | * | حرصها بیرون شدی از مردمان |
۲۰۶۶ | Q | استن این عالم ای جان غفلت است | * | هوشیاری این جهان را آفتست |
۲۰۶۶ | N | اُستنِ این عالَم ای جان غفلتست | * | هوشیاری این جهان را آفت است |
۲۰۶۷ | Q | هوشیاری زان جهانست و چو آن | * | غالب آید پَسْت گردد این جهان |
۲۰۶۷ | N | هوشیاری ز آن جهان است و چو آن | * | غالب آید پست گردد این جهان |
۲۰۶۸ | Q | هوشیاری آفتاب و حرص یَخ | * | هوشیاری آب و این عالَم وَسَخ |
۲۰۶۸ | N | هوشیاری آفتاب و حرص یخ | * | هوشیاری آب و این عالم وسخ |
۲۰۶۹ | Q | زان جهان اندک ترشّح میرسد | * | تا نغُرَّد در جهان حرص و حسد |
۲۰۶۹ | N | ز آن جهان اندک ترشح میرسد | * | تا نغرد در جهان حرص و حسد |
۲۰۷۰ | Q | گر ترشّح بیشتر گردد ز غَیب | * | نه هنر ماند درین عالم نه عَیب |
۲۰۷۰ | N | گر ترشح بیشتر گردد ز غیب | * | نی هنر ماند در این عالم نه عیب |
۲۰۷۱ | Q | این ندارد حد سوی آغاز رَوْ | * | سوی قصهٔ مردِ مُطرِب باز رَوْ |
۲۰۷۱ | N | این ندارد حد سوی آغاز رو | * | سوی قصهی مرد مطرب باز رو |