vol.1

Qūniyah Nicholson both

block:1130

پیش آمدن نقیبان و دربانان خلیفه از بهر اکرام اعرابی و پذیرفتن هدیهٔ او را
۲۷۷۳Qآن عرابی از بیابانِ بعید * بَر دَرِ دار الخلافه چون رسید
۲۷۷۳Nآن عرابی از بیابان بعید * بر در دار الخلافه چون رسید
۲۷۷۴Qپس نقیبان پیشِ او باز آمدند * بس گلابِ لطف بر جَیْبش زدند
۲۷۷۴Nپس نقیبان پیش او باز آمدند * بس گلاب لطف بر جیبش زدند
۲۷۷۵Qحاجت او فهمشان شد بی‌مقال * کارِ ایشان بُد عطا پیش از سؤال
۲۷۷۵Nحاجت او فهمشان شد بی‌مقال * کار ایشان بد عطا پیش از سؤال
۲۷۷۶Qپس بدو گفتند یا وَجْه اؐلعرب * از کجایی چونی از راه و تَعَب
۲۷۷۶Nپس بدو گفتند یا وجه العرب * از کجایی چونی از راه و تعب
۲۷۷۷Qگفت وَجْهم گر مرا وَجْهی دهید * بی‌وُجُوهم چون پسِ پُشتم نهید
۲۷۷۷Nگفت وجهم گر مرا وجهی دهید * بی‌وجوهم چون پس پشتم نهید
۲۷۷۸Qای که در رُوتان نشان مهتری * فَرّتان خوشتر ز زرِّ جعفری
۲۷۷۸Nای که در روتان نشان مهتری * فرتان خوشتر ز زر جعفری
۲۷۷۹Qای که یک دیدارتان دیدارها * ای نثارِ دینتان دینارها
۲۷۷۹Nای که یک دیدارتان دیدارها * ای نثار دینتان دینارها
۲۷۸۰Qای همه یَنْظُر بِنُورِ الؐلَّه شده * بهر بخشش از بر شه آمده
۲۷۸۰Nای همه ینظر بنور اللَّه شده * از بر حق بهر بخشش آمده
۲۷۸۱Qتا زنید آن کیمیاهای نظَر * بَر سرِ مسهای اشخاصِ بشَر
۲۷۸۱Nتا زنید آن کیمیاهای نظر * بر سر مسهای اشخاص بشر
۲۷۸۲Qمن غریبم از بیابان آمدم * بر امیدِ لطفِ سلطان آمدم
۲۷۸۲Nمن غریبم از بیابان آمدم * بر امید لطف سلطان آمدم
۲۷۸۳Qبویِ لطفِ او بیابانها گرفت * ذرّه‌های ریگ هم جانها گرفت
۲۷۸۳Nبوی لطف او بیابانها گرفت * ذره‌های ریگ هم جانها گرفت
۲۷۸۴Qتا بدین جا بهرِ دینار آمدم * چون رسیدم مستِ دیدار آمدم
۲۷۸۴Nتا بدین جا بهر دینار آمدم * چون رسیدم مست دیدار آمدم
۲۷۸۵Qبهرِ نان شخصی سوی نانبا دوید * داد جان چون حُسنِ نانبا را بدید
۲۷۸۵Nبهر نان شخصی سوی نانوا دوید * داد جان چون حسن نانوا را بدید
۲۷۸۶Qبهرِ فُرجه شد یکی تا گلْستان * فرجهٔ او شد جمالِ باغبان
۲۷۸۶Nبهر فرجه شد یکی تا گلستان * فرجه‌ی او شد جمال باغبان
۲۷۸۷Qهمچو اعرابی که آب از چَه کشید * آبِ حیوان از رخِ یوسف چَشید
۲۷۸۷Nهمچو اعرابی که آب از چه کشید * آب حیوان از رخ یوسف چشید
۲۷۸۸Qرفت موسی کآتش آرد او بدست * آتشی دید او که از آتش بَرست
۲۷۸۸Nرفت موسی کاتش آرد او به دست * آتشی دید او که از آتش برست
۲۷۸۹Qجَست عیسی تا رهد از دشمنان * بُردش آن جَستن بچارم آسمان
۲۷۸۹Nجست عیسی تا رهد از دشمنان * بردش آن جستن به چارم آسمان
۲۷۹۰Qدامِ آدم خوشهٔ گندم شده * تا وجودش خوشهٔ مردم شده
۲۷۹۰Nدام آدم خوشه‌ی گندم شده * تا وجودش خوشه‌ی مردم شده
۲۷۹۱Qباز آید سوی دام از بهرِ خَور * ساعدِ شَه یابد و اقبال و فَر
۲۷۹۱Nباز آید سوی دام از بهر خور * ساعد شه یابد و اقبال و فر
۲۷۹۲Qطفل شد مَکْتَب پیِ کسبِ هنر * بر امیدِ مرغ با لطفِ پدر
۲۷۹۲Nطفل شد مکتب پی کسب هنر * بر امید مرغ با لطف پدر
۲۷۹۳Qپس ز مکتب آن یکی صَدْری شده * ماهگانه داده و بَدْرِی شده
۲۷۹۳Nپس ز مکتب آن یکی صدری شده * ماهگانه داده و بدری شده
۲۷۹۴Qآمده عبَّاس حرب از بهرِ کین * بهرِ قمعِ احمد و اِستیزِ دین
۲۷۹۴Nآمده عباس حرب از بهر کین * بهر قمع احمد و استیز دین
۲۷۹۵Qگشته دین را تا قیامت پُشت و رُو * در خلافت او و فرزندانِ او
۲۷۹۵Nگشته دین را تا قیامت پشت و رو * در خلافت او و فرزندان او
۲۷۹۶Qمن برین دَر طالبِ چیز آمدم * صدر گشتم چون بدهلیز آمدم
۲۷۹۶Nمن بر این در طالب چیز آمدم * صدر گشتم چون به دهلیز آمدم
۲۷۹۷Qآب آوردم بتُخفه بَهرِ نان * بویِ نانم بُرد تا صدرِ جنان
۲۷۹۷Nآب آوردم به تحفه بهر نان * بوی نانم برد تا صدر جنان
۲۷۹۸Qنان بُرون راند آدمی را از بهشت * نان مرا اندر بهشتی در سِرشت
۲۷۹۸Nنان برون راند آدمی را از بهشت * نان مرا اندر بهشتی در سرشت
۲۷۹۹Qرَستم از آب و ز نان همچون مَلَک * بی‌غرض گردم برین دَر چون فلک
۲۷۹۹Nرستم از آب و ز نان همچون ملک * بی‌غرض گردم بر این در چون فلک
۲۸۰۰Qبی‌غرض نبْود به گَرْدِش در جهان * غیرِ جسم و غیرِ جانِ عاشقان
۲۸۰۰Nبی‌غرض نبود به گردش در جهان * غیر جسم و غیر جان عاشقان