vol.1

Qūniyah Nicholson both

block:1101

در خواب گفتن هاتف مر عمر را رضی الله عنه که چندین زر از بیت المال بآن مرد ده که در گورستان خفته است
۲۱۰۴Qآن زمان حق بر عُمَر خوابی گماشت * تا که خویش از خواب نتْوانست داشت
۲۱۰۴Nآن زمان حق بر عمر خوابی گماشت * تا که خویش از خواب نتوانست داشت
۲۱۰۵Qدر عجب افتاد کین معهود نیست * این ز غَیْب افتاد بی‌مقصود نیست
۲۱۰۵Nدر عجب افتاد کاین معهود نیست * این ز غیب افتاد بی‌مقصود نیست
۲۱۰۶Qسر نهاد و خواب بردش خواب دید * کآمدش از حق ندا جانش شنید
۲۱۰۶Nسر نهاد و خواب بردش خواب دید * کامدش از حق ندا جانش شنید
۲۱۰۷Qآن ندایی کاصلِ هر بانگ و نواست * خود ندا آنست و این باقی صداست
۲۱۰۷Nآن ندایی کاصل هر بانگ و نواست * خود ندا آن است و این باقی صداست
۲۱۰۸Qتُرک و کُرد و پارسی‌گو و عرب * فهم کرده آن ندا بی‌گوش و لب
۲۱۰۸Nترک و کرد و پارسی گو و عرب * فهم کرده آن ندا بی‌گوش و لب
۲۱۰۹Qخود چه جایِ تُرک و تاجیکست و زنگ * فهم کردست آن ندا را چوب و سنگ
۲۱۰۹Nخود چه جای ترک و تاجیک است و زنگ * فهم کرده ست آن ندا را چوب و سنگ
۲۱۱۰Qهر دمی از وی همی‌آید أَلَسْتُ * جوهر و اَعْراض می‌گردند هَست
۲۱۱۰Nهر دمی از وی همی‌آید أَ لَسْتُ * جوهر و اعراض می‌گردند هست
۲۱۱۱Qگر نمی‌آید بَلَی‌ زیشان ولی * آمدنشان از عدم باشد بَلی
۲۱۱۱Nگر نمی‌آید بَلی‌ ز یشان ولی * آمدنشان از عدم باشد بلی
۲۱۱۲Qزانچ گفتم من ز فهم سنگ و چوب * در بیانش قصّهٔ هُش‌دار خوب
۲۱۱۲Nز آن چه گفتم من ز فهم سنگ و چوب * در بیانش قصه‌ای هش دار خوب