block | title | beyt |
3001 | title of 3001 | 1-68 |
3002 | قصّهٔ خورندگان پیل بچّه از حرص و ترک نصیحت ناصح | 69-104 |
3003 | بقیهٔ قصهٔ متعرّضان پیلبچگان | 105-137 |
3004 | باز گشتن بحکایت پیل | 138-171 |
3005 | بیان آنک خطای محبّان بهترست از صواب بیگانگان بَرِ محبوب | 172-179 |
3006 | امر حق بموسی کی مرا بدهانی خوان کی بدان دهان گناه نکرده ای | 180-188 |
3007 | بیان آنک الله گفتن نیازمند عین لبَّیک گفتن حقّ است | 189-235 |
3008 | فریفتن روستایی شهریی را و بدعوت خواندن بلاله و الحاح بسیار | 236-281 |
3009 | قصّهٔ اهل سبا و طاغی کردن نعمت ایشان را | 282-297 |
3010 | جمع آمدن اهل آفت هر صباحی بر در صمعهٔ عیسی علیه السَّلام جهتِ طلب شفا بدعای او | 298-363 |
3011 | باقی قصهٔ اهل سبا | 364-411 |
3012 | بقیهٔ داستان رفتن خواجه بدعوت روستایی سوی دیه | 412-431 |
3013 | دعوت باز بطّان را از آب بصحرا | 432-473 |
3014 | قصهٔ اهل ضَروان و حیلت کردن ایشان تا بی زحمت درویشان باغها را قِطاف کنند | 474-496 |
3015 | روان شدن خواجه به سوی ده | 497-531 |
3016 | رفتن خواجه و قومش به سوی ده | 532-566 |
3017 | نواختن مجنون آن سگ را کی مقیم کوی لیلی بود | 567-597 |
3018 | رسیدن خواجه و قومش بده و نادیده و ناشناخته آوردن روستایی ایشان را | 598-719 |
3019 | افتادن شغال در خم رنگ و رنگین شدن و دعوی طاوسی کردن میان شغالان | 720-731 |
3020 | چرب کردن مرد لافی لب و سبلت خود را هر بامداد به پوست دنبه و بیرون آمدن میان حریفان کی من چنین خوردهام و چنان | 732-746 |
3021 | آمن بودن بلعم باعور کی امتحانها کرد حضرت او را و از آنها روی سپید آمده بود | 747-765 |
3022 | دعوی طاوسی کردن آن شغال کی در خم صبّاغ افتاده بود | 766-777 |
3023 | تشبیه فرعون و دعوی الوهیت او بدان شغال کی دعوی طاوسی می کرد | 778-789 |
3024 | تفسیر وَ لَتَعْرِفَنَّهُم فی لَحْنِ القَوْلِ | 790-796 |
3025 | قصهٔ هاروت و ماروت و دلیری ایشان بر امتحانات حق تعالی | 797-839 |
3026 | قصُهٔ خواب دیدن فرعون آمدن موسی را علیه السَّلام و تدارک اندیشیدن | 840-854 |
3027 | بمیدان خواندن بنی اسرائیل را برای حیلهٔ ولادت موسی علیه السّلام | 855-857 |
3028 | حکایت | 858-871 |
3029 | باز گشتن فرعون از میدان بشهر شاد بتفریق بنی اسراییل از زنانشان در شب حمل | 872-877 |
3030 | جمع آمدن عمران با مادر موسی و حامله شدن مادر موسی علیه السَّلام | 878-887 |
3031 | وصیّت کردن عمران جفت خود را بعد از مجامعت کی مرا ندیده باشی | 888-895 |
3032 | ترسیدن فرعون از آن بانگ | 896-901 |
3033 | پیدا شدن استارهٔ موسی علیه السَّلام بر آسمان و غریو منجمان در میدان | 902-937 |
3034 | خواندن فرعون زنان نوزاده را سوی میدان هم جهت مکر | 938-947 |
3035 | بوجود آمدن موسی و آمدن عوانان بخانهٔ عمران و وحی آمدن بمادر موسی کی موسی را در آتش اندر | 948-958 |
3036 | وحی آمدن بمادر موسی که موسی را در آب افگن | 959-975 |
3037 | حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت و در ریسمانهاش پیچید و آورد ببغداد | 976-1066 |
3038 | تهدید کردن فرعون موسی را علیه السَّلام | 1067-1075 |
3039 | جواب موسی فرعون را در تهدیدی کی میکردش | 1076-1081 |
3040 | پاسخ فرعون موسی را علیه السَّلام | 1082-1086 |
3041 | جواب موسی فرعون را | 1087-1090 |
3042 | جواب فرعون موسی را و وحی آمدن موسی را علیه السّلام | 1091-1098 |
3043 | مهلت دادن موسی علیه السّلام فرعون را تا ساحران را جمع کند از مداین | 1099-1156 |
3044 | فرستادن فرعون بمداین در طلب ساحران | 1157-1173 |
3045 | خواندن آن دو ساحر پدر را از گور و پرسیدن از روان پدر حقیقت موسی علیه السّلام | 1174-1182 |
3046 | جواب گفتن ساحر مرده با فرزندان خود | 1183-1196 |
3047 | تشبیه کردن قرآن مجید را بعصای موسی و وفات مصطفی را علیه السَّلام نمودن بخواب موسی و قاصدان تغییر قرآن را بآن دو ساحر بچه کی قصد بردن عصا کردند چون موسی را خفته یافتند | 1197-1244 |
3048 | جمع آمدن ساحران از مداین پیش فرعون و تشریفها یافتن و دست بر سینه زدن در قهر خصم او کی این بر ما نویس | 1245-1258 |
3049 | اختلاف کردن در چگونگی و شکل پیل | 1259-1361 |
3050 | توفیق میان این دو حدیث کی الرّضا بِالْکُفْرِ کُفْرٌ و حدیث دیگر مَنْ لَم یَرْضَ بِقْضایی فَلْیَطْلبٌ رَبٍّا سِوایَ | 1362-1375 |
3051 | مثل در بیان آنک حیرت مانع بحث و فکرتست | 1376-1385 |
3052 | حکایت | 1386-1405 |
3053 | داستان مشغول شدن عاشقی به عشقنامه خواندن و مطالعه کردن عشقنامه درحضور معشوق خویش و معشوق آن را ناپسند داشتن کی طَلَبُ ٱلدَّلیل عِنْدَ حُضُورِ ٱلْمَدْلُولِ قَبیحٌ وٱلاِشْتِغالُ باْلعِلْمِ بَعْدَ ٱلْوُصُولِ إِلَی ٱلْمَعْلُومِ مَذْمُومٌ | 1406-1449 |
3054 | حکایت آن شخص کی در عهد داود شب و روز دعا میکرد کی مرا روزی حلال دِه بی رنج | 1450-1484 |
3055 | دویدن گاو در خانهٔ آن دعا کننده بالحاح قال النبیُّ صلی الله علیه وسلم انَّ الله یُحِبُّ ٱلْمُلِحّینَ فی الدُّعآء زیرا عینِ خواست از حق تعالی و الحاح خواهنده را به است از آنچ میخواهد آن را ازو | 1485-1489 |
3056 | عذر گفتن نظم کننده و مدد خواستن | 1490-1509 |
3057 | بیان آنک علم را دو پرّست و گمان را یک پرّست ناقص آمد ظن به پرواز ابترست، مثال ظنّ و یقین در علم | 1510-1521 |
3058 | مثال رنجور شدن آدمی بوهم تعظیم خلق و رغبت مشتریان بوی و حکایت معلّم | 1522-1538 |
3059 | عقول خلق متفاوتست در اصل فطرت و نزد معتزله متساویست تفاوت عقول از تحصیل علم است | 1539-1545 |
3060 | در وهم افکندن کودکان اوستاد را | 1546-1554 |
3061 | بیمار شدن فرعون هم بوَهم از تعظیم خلقان | 1555-1561 |
3062 | رنجور شدن اوستاد بوَهم | 1562-1576 |
3063 | در جامهٔ خواب افتادن استاد و نالیدن او از وهم رنجوری | 1577-1585 |
3064 | دوم بار وهم افکندن کودکان استاد را کی او را از قرآن خواندن ما درد سر افزاید | 1586-1589 |
3065 | خلاص یافتن کودکان از مکتب بدین مکر | 1590-1597 |
3066 | رفتن مادران کودکان به عیادت اوستاد | 1598-1609 |
3067 | در بیان آنک تن روح را چون لباسی است و این دست آستین دست روحست واین پای موزهٔ پای روحست | 1610-1613 |
3068 | حکایت آن درویش کی در کوه خلوت کرده بود و بیان حلاوت انقطاع و خلوت و داخل شدن درین منقبت کی أَنا جَلیسُ مَن ذَکَرَني وَ أَنیسُ مَنِ ٱسْتَأنَسَ بِی | 1614-1623 |
3069 | دیدن زرگر عاقبت کار را و سخن بر وفق عاقبت گفتن با مستعیر ترازو | 1624-1633 |
3070 | بقیهٔ قصّهٔ آن زاهد کوهی که نذر کرده بود کی میوهٔ کوهی از درخت باز نکنم و درخت نفشانم و کسی را نگویم صریح و کنایت کی بیفشان آن خورم کی باد افگنده باشد از درخت | 1634-1649 |
3071 | تشبیه بند و دام قصا بصورت پنهان بأثرْ پیدا | 1650-1671 |
3072 | مضظّر شدن فقیر نذر کرده بکندن امرود از درخت و گوشمال حق رسیدن بی مهلت | 1672-1677 |
3073 | متّهم کردن آن شیخ را با دزدان و بُریدن دستش را | 1678-1704 |
3074 | کرامات شیخ اقطع و زنبیل بافتن او بدو دست | 1705-1720 |
3075 | سبب جرأت ساحران فرعون بر قطع دست و پا | 1721-1745 |
3076 | حکایت اَستر پیش شتر کی من بسیار در رو میافتم و تو نمیافتی الّا بنادر | 1746-1762 |
3077 | اجتماع اجزای خر عُزَیر علیه السّلام بعد از پوسیدن بإِذن الله و درهم مرکّب شدن پیش چشم عزیر علیه السّلام | 1763-1771 |
3078 | جزع ناکردن شیخی بر مرگ فرزندان خود | 1772-1798 |
3079 | عذر گفتن شیخ بهر ناگریستن بر فرزندان | 1799-1834 |
3080 | قصهٔ خواندن شیخ ضریر مصحف را در رُو و بینا شدن وقت قرآت | 1835-1841 |
3081 | صبر کردن لُقمان چون درد کی داود حلقهها میساخت از سؤال کردن با این نیَّت کی صبر از سؤال موجب فرج باشد | 1842-1854 |
3082 | بقیهٔ حکایت نابینا و مصحف | 1855-1877 |
3083 | صفت بعضی اولیا که راضیاند باحکام و لابه نکنند کی این حکم را بگردان | 1878-1883 |
3084 | سؤال کردن بُهلول آن درویش را | 1884-1923 |
3085 | قصهٔ دقوقی الحمدالله علیه و کراماتش | 1924-1940 |
3086 | باز گشتن بقصّهٔ دقوقی | 1941-1961 |
3087 | سرّ طلب کردن موسی خضر را علیهما السّلام با کمال نبوّت و قربت | 1962-1972 |
3088 | باز گشتن به قصهٔ دقوقی | 1973-1984 |
3089 | نمودن مثال هفت شمع سوی ساحل | 1985-1990 |
3090 | شدن آن هفت شمع بر مثال یک شمع | 1991-2000 |
3091 | نمودن آن شمعها در نظر هفت مرد | 2001-2002 |
3092 | باز شدن آن شمعها هفت درخت | 2003-2008 |
3093 | مخفی بودن آن درختان از چشم خلق | 2009-2045 |
3094 | یک درخت شدن آن هفت درخت | 2046-2053 |
3095 | هفت مرد شدن آن هفت درخت | 2054-2083 |
3096 | پیش رفتن دقوقی رحمة الله علیه با مامت | 2084-2121 |
3097 | پیش رفتن دقوقی با مامت آن قوم | 2122-2139 |
3098 | اقتدا کردن قوم از پش دقوقی | 2140-2166 |
3099 | بیان اشارت سلام سوی دست راست در قیامت از هیبت محاسبهٔ حق از انبیا استعانت و شفاعت خواستن | 2167-2175 |
3100 | شنیدن دقوقی در میان نماز افغان آن کشتی کی غرق خواست شدن | 2176-2201 |
3101 | تصوّرات مَرد حازِم | 2202-2207 |
3102 | دعا و شفاعت دقوقی در خلاص کشتی | 2208-2280 |
3103 | انکار کردن آن جماعت بر دعا و شفاعت دقوقی و پریدن ایشان و ناپیدا شدن در پردهٔ غیب و حیران شدن دقوقی کی بر هوا رفتند یا در زمین | 2281-2305 |
3104 | باز شرح کردن حکایت آن طالب روزی حلال بی کسب و رنج در عهد داود علیه السّلام و مستجاب شدن دعای او | 2306-2314 |
3105 | رفتن هر دو خصم نزد داود علیه السّلام | 2315-2375 |
3106 | شنیدن داود علیه السّلام سخن هر دو خصم سؤال کردن از مدّعی علیه | 2376-2388 |
3107 | حکم کردن داود علیه السّلام برکشندهٔ گاو | 2389-2395 |
3108 | تضرّع آن شخص از داوری داود علیه السّلام | 2396-2414 |
3109 | در خلوت رفتن داود تا آنچ حقست پیدا شود | 2415-2418 |
3110 | حکم کردن داود بر صاحب گاو کی از سر گاو برخیز و تشنیع صاحب گاو بر داود علیه السّلام | 2419-2424 |
3111 | حکم کردن داود بر صاحب گاو کی جملهٔ مال خود را به وی ده | 2425-2441 |
3112 | عزم کردن داود علیه السّلام بخواندن خلق بدآن صحرا کی راز آشکارا کند و حجّتها همه قطع کند | 2442-2454 |
3113 | گواهی دادن دست و پا و زبان بر سرّ ظالم هم در دنیا | 2455-2471 |
3114 | برون رفتن خلق بسوی آن درخت | 2472-2485 |
3115 | قصاص فرمودن داود علیه السّلام خونی را بعد از الزام حجّت برو | 2486-2503 |
3116 | بیان آنک نفس آدمی بجای آن خونیست کی مدّعی گاو گشته بود و آن گاو کشنده عقلت و داود حقّست یا شیخ کی نایب حقّست که بقوّت و یاری او تواند ظالم را کشتن و توانگر شدن بروزی بی کسب و بی حساب | 2504-2569 |
3117 | گریختن عیسی علیه السّلام فراز کوه از احمقان | 2570-2599 |
3118 | قصّهٔ اهل سبا و حماقت ایشان و اثر ناکردن نصیحت انبیا در احمقان | 2600-2627 |
3119 | شرح آن کور دوربین و آن کرّ تیزشنو و آن برهنهٔ درازدامن | 2628-2656 |
3120 | صفت خرّمی شهر اهل سبا و ناشکری ایشان | 2657-2668 |
3121 | آمد پیغامبران از حق بنصیحت اهل سبا | 2669-2709 |
3122 | معجزه خواستن قوم از پیغامبران | 2710-2732 |
3123 | متهم داشتن قوم انبیا را | 2733-2737 |
3124 | حکایت خرگوشان که خرگوشی را پیش پیل فرستادند کی بگو کی من رسول ماه آسمانم پیش تو کی ازین چشمهٔ آب حذر کن چنانک در کتاب کلیله تمام گفته است | 2738-2753 |
3125 | جواب گفتن انبیا طعن ایشان را و مثل زدن ایشان | 2754-2784 |
3126 | بیان آنک هر کس را نرسد مثل آوردن خاصه در کار الٰهی | 2785-2794 |
3127 | مثلها زدن قوم نوح باستهزا در زمان کشتی ساختن | 2795-2798 |
3128 | حکایت آن دزد که میپرسیدندش چه میکنی نیم شب در بنِ این دیوار گفت دهل میزنم | 2799-2805 |
3129 | جواب آن مثل که منکران گفتند از رسالت خرگوش پیغام پیل از ماه آسمان | 2806-2840 |
3130 | معنی حزم و مثال مرد حازم | 2841-2861 |
3131 | وخامت کار آن مرغ کی ترک حزم کرد از حرص و هوا | 2862-2884 |
3132 | حکایت نذر کردن سگان هر زمستان کی این تابستان چون بیاید خانه سازیم از بهر زمستان را | 2885-2899 |
3133 | منع کردن متکران انبیا را علیهم السّلام از نصیحت کردن و حجّت آوردن جَبریانه | 2900-2908 |
3134 | جواب انبیا علیهم السّلام مر جبریان را | 2909-2916 |
3135 | مکررّ کردن کافران حجّتهای جبریانه را | 2917-2921 |
3136 | باز جواب انبیا علیهم السّلام ایشان را | 2922-2947 |
3137 | مکرّر کردن قوم اعتراض تَرجیَه بر انبیا علیهم السّلام | 2948-2954 |
3138 | باز جواب انبیا علیهم السّلام | 2955-2982 |
3139 | حکمت آفریدن دوزخ آن جهان و زندان این جهان تا معبد متکبرّان باشد کی ائْتِیَا طَوْعاً أَوْ کَرْهاً | 2983-2997 |
3140 | بیان آنک حق تعالی صورت ملوک را سبب مسخّر کردن جبّاران کی مسخّر حق نباشند ساخته است چنانک موسی علیه السّلام باب صغیر ساخت بر ربض قدس جهت رکوع جبّاران بنی اسرائیل وقت در آمدن کی ادْخُلُوا ٱلْبابَ سُجَّداً وَ قُولُوا حِطَّةٌ | 2998-3013 |
3141 | قصهٔ عشق صوفی بر سفرهٔ تهی | 3014-3029 |
3142 | مخصوص بودن یعقوب علیه السّلام به چشیدن جام حق از روی یوسف و کشیدن بوی حقّ از بوی یوسف و حرمان برادران و غیر هم ازین هر دو | 3030-3054 |
3143 | حکایت امیر و غلامش کی نماز باره بود و اُنس عظیم داشت در نماز و مناجات با حقّ
| 3055-3076 |
3144 | نومید شدن انبیا ازَ قبول و پذیرای منکران قوله حَتَّی إِذَا اسْتَیْأَسَ الرُّسُلُ | 3077-3092 |
3145 | بیان آنک ایمان مقلّد خوفست و رجا | 3093-3103 |
3146 | بیان آنک رسول علیه السّلام فرمود إِنَّ لله تَعَالی أولِیآءَ أَخفِیأءَ | 3104-3109 |
3147 | حکایت مندیل در تنور پر آتش انداختن أَنَس رضی الله عنه و ناسوختن | 3110-3129 |
3148 | قصهٔ فریاد رسیدن رسول علیه السّلام کاروان عرب را کی از تشنگی و بیآبی در مانده بودند و دل بر مرگ نهاده شتران و خلق زبان برون انداخته | 3130-3162 |
3149 | مشک آن غلام ازغیب پر آب کردن بمعجزه و آن غلام سیاه را سپیدرو کردن باذن الله تعالی | 3163-3176 |
3150 | دیدن خواجه غلام خود را سپید و ناشناختن کی اوست و گفتن کی غلام مرا تو کشتهای خونت گرفت و خدا ترا به دست من انداخت | 3177-3203 |
3151 | بیان آنک حق تعالی هرچه داد و آفرید از سماوات و اَرضین و اَعیان و اَعراض همه باستدعاء حاجت آفرید، خود را محتاج چیزی باید کردن تا بدهد کی أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذا دَعاهُ اضطرار گواهِ استحقاقست | 3204-3219 |
3152 | آمدن آن زن کافر با طفل شیرخواره به نزدیک مصطفی علیه السّلام، و ناطق شدن عیسیوار به معجزات رسول صلّی الله علیه و سلّم | 3220-3237 |
3153 | ربودن عقاب موزهٔ مصطفی علیه السّلام و بردن بر هوا و نگون کردن و از موزه مار سیاه فرو افتادن | 3238-3254 |
3154 | وَجه عبرت گرفتن ازین حکایت و یقین دانستن کی إِنَّ مَعَ الْعُشْرِ یُسْراً | 3255-3265 |
3155 | استدعای آن مرد از موسی زبان بهایم با طیور | 3266-3285 |
3156 | وحی آمدن از حقّ تعالی بموسی کی بیاموزش چیزی کی استدعا کند یا بعضی از آن | 3286-3302 |
3157 | قانع شدن آن طالب بتعلیم زبان مرغ خانگی و سگ و اجابت موسی علیه السّلام | 3303-3310 |
3158 | جواب خروس سگ را | 3311-3328 |
3159 | خجل گشتن خروس پیش سگ بسبب دروغ شدن در آن سه وعده | 3329-3342 |
3160 | خبر کردن خروس از مرگ خواجه | 3343-3366 |
3161 | دویدن آن شخص بسوی موسی بزنهار چون از خروس خبر مرگ خود شنید | 3367-3382 |
3162 | دعا کردن موسی آن شخص را تا بایمان رود از دنیا | 3383-3389 |
3163 | اجایت کردن حق تعالی دعای موسی را علیه السّلام | 3390-3398 |
3164 | حکایت آن زنی کی فرزندش نمیزیست بنالید جواب آمد کی آن عوض ریاضت تُست و بجای جهاد مجاهدانست ترا | 3399-3418 |
3165 | در آمدن حمزه رضی الله عنه در جنگ بیزره | 3419-3428 |
3166 | جواب حمزه مر خلق را | 3429-3493 |
3167 | حیلهٔ دفع مغبون شدن در بیع و شرا | 3494-3516 |
3168 | وفات یافتن بلال رضی الله عنه با شادی | 3517-3534 |
3169 | حکمتِ ویران شدن تن بمرگ | 3535-3544 |
3170 | تشبیه دنیا کی بظاهر فراخست و بمعنی تنگ و تشبیه خواب کی خلاص است ازین تنگی | 3545-3565 |
3171 | بیان آنک هرچ غفلت و غَم و کاهلی و تاریکیست همه از تَنست که ارضی است و سفلی | 3566-3582 |
3172 | تشبیه نصّ با قیاس | 3583-3601 |
3173 | آداب المستمعین والمُریدین عند فیض الحکمة من لسان الشیخ | 3602-3617 |
3174 | شناختن هر حیوانی بوی عدوّ خود را و حذر کردن و بطالت و خسارت آنکس کی عدو کسی بود کی ازو حذر ممکن نیست و فرار ممکن نی و مقابله ممکن نی | 3618-3634 |
3175 | فرق میان دانستن چیزی بمثال و تقلید و میان دانستن ماهیّت آن چیز | 3635-3657 |
3176 | جمع و توفیق میان نفی و اثبات یک چیز از روی نسبت و اختلاف جهت | 3658-3668 |
3177 | مسلهٔ فنا و بقای درویش | 3669-3685 |
3178 | قصّهٔ وکیل صدر جهان کی متّهم شد و از بخارا گریخت از بیم جان باز عشقش کشید رُو کشان، کی کار جان سهل باشد عاشقان را | 3686-3699 |
3179 | پیدا شدن روح القدس بصورت آدمی بر مریم بوقت برهنگی و غسل کردن و پناه گرفتن بحقّ تعالی | 3700-3767 |
3180 | گفتن روح القدس مریم راکی من رسول حقّم به تو آشفته مشو و پنهان مشو از من کی فرمان اینست | 3768-3788 |
3181 | عزم کردن آن وکیل ازعشق کی رجوع کند به بخارا لااُبالیوار | 3789-3807 |
3182 | پرسیدن معشوقی از عاشق غریب خود کی از شهرها کدام شهر را خوشتر یافتی و انبوهتر و محتشمتر و پُر نعمتتر و دلگشاتر | 3808-3811 |
3183 | منع کردن دوستان او را از رجوع کردن به بخارا وتهدید کردن و لااُبالی گفتن او | 3812-3829 |
3184 | لااُبالی گفتن عاشق ناصح و عاذل را از سر عشق | 3830-3859 |
3185 | رو نهادن آن بندهٔ عاشق سوی بخارا | 3860-3871 |
3186 | در آمدن آن عاشق لااُبالی در بخارا وتحذیر کردن دوستان او را از پیداشدن | 3872-3883 |
3187 | جواب گفتن عاشق عاذلان را و تهدیدکنندگان را | 3884-3915 |
3188 | رسیدن آن عاشق به معشوق خویش چون دست از جان خود بشُست | 3916-3921 |
3189 | صفت آن مسجد کی عاشقکُش بود و آن عاشق مرگجوی لا ابالی کی درو مهمان شد | 3922-3930 |
3190 | مهمان آمدن در آن مسجد | 3931-3937 |
3191 | ملامت کردن اهل مسجد مهمان عاشق را از شب خفتن در آنجا و تهدید کردن مرورا | 3938-3945 |
3192 | جواب گفتن عاشق عاذلان را | 3946-3959 |
3193 | عشق جالینوس برین حیوة دنیا بود کی هنر او همینجا بکار می آید هنری نَوَرزیده است کی در آن بازار بکار آید آنجا خود را بعوام یکسان می بیند | 3960-3992 |
3194 | دیگر باره ملامت کردن اهل مسجد مهمان را از شب خفتن در آن مسجد | 3993-4035 |
3195 | گفتن شیطان قریش را کی به جنگ احمد آیید کی من یاریها کنم وقبیلهٔ خود را بیاری خوانم و وقت ملاقات صفین گریختن | 4036-4078 |
3196 | مکرّر کردن عاذلان پند را بر آن مهمان آن مسجد مهمانکش | 4079-4087 |
3197 | جواب گفتن مهمان ایشان را و مثل آوردن بدفع کردن حارس کشت ببانگ دف از کشت شتری را کی کوس محمودی بر پشت او | 4088-4158 |
3198 | تمثیل گریختن مؤمن و بی صبری او در بلا باضطراب و بی قراری نخود و دیگر حوایج در خوش دیگ و بر دویدن تا بیرون جهند | 4159-4195 |
3199 | تمثیل صابر شدن مؤمن چون بر سرّ و خیر بلا واقف شود | 4196-4202 |
3200 | عذر گفتن کدباتو با نخود و حکمت در جوش داشتن کدبانو نخود را | 4203-4211 |
3201 | باقی قضّهٔ مهمان آن مسجد مهمانکش و ثبات و صِدق او | 4212-4226 |
3202 | ذکر خیال بر اندیشیدن قاصر فهمان | 4227-4243 |
3203 | تفسیر این خبر مصطفی علیه السّلام کی لِلْقُرْآنِ ظَهَرؐ و بَطنؐ و لِبَطْنِهِ بَطْنؐ إِلَی سَبْعةِ أَبْطُنٍ | 4244-4249 |
3204 | بیان آنک رفتن انبیا و اولیا بکوهها و غارها جهت پنهان کردن خویش نیست و جهت خوف تشویش خلق نیست بلک جهت ارشاد خلق است و تحریض بر انقطاع از دنیا بقدر ممکن | 4250-4257 |
3205 | تشبیه صورت اولیا و صورت کلام اولیا بصورت عصای موسی و صورت افسون عیسی علیهما السّلام | 4258-4267 |
3206 | تفسیر یا جِبالُ أَوِّبِی مَعَهُ وَ الطَّیْر | 4268-4281 |
3207 | جواب طعنهزننده در مثنوی از قصور فهم خود | 4282-4291 |
3208 | مثل زدن در رمیدن کُرّهٔ اسب از آب خوردن بسبب شخولیدن سایسان | 4292-4320 |
3209 | بقیهٔ ذکر آن مهمان مسجد مهمانکش | 4321-4325 |
3210 | تفسیر آیت وَ أَجْلِبْ عَلَیْهِمْ بِخَیْلِکَ وَ رَجِلِکَ | 4326-4344 |
3211 | رسیدن بانگ طلسمی نیمشب مهمان مسجد را | 4345-4376 |
3212 | ملاقات آن عاشق با صدر جهان | 4377-4420 |
3213 | جذب هر عنصری جنس خود را کی در ترکیب آدمی محتبس شده است بغیر جنس | 4421-4434 |
3214 | منجذب شدن جان نیز بعالم ارواح و تقاضای او و میل او بمقرّ خود و منقطع شدن از اجزای اجسام کی کُندهٔ پای بازِ روح اند | 4435-4460 |
3215 | فَسخُ عَزایَم و نَقْضُها جهت با خبر کردن آدمی را از آنک مالک و قاهر اوست و گاه گاه عزم او را فسخ ناکردن و نافذ داشتن تا طمع او را بر عزم کردن دارد تا باز عزمش را بشکند تا تنبیه بر تنبیه بود | 4461-4472 |
3216 | نظر کردن پیغامبر علیه السّلام به اسیران و تبسّم کردن و گفتن کی عَجِبْتُ مِنْ قَوْمٍ یُجَرّونَ إِلَی الجَنَّةِ بِالسَّلاسِلِ وَ الأَغْلالِ | 4473-4485 |
3217 | تفسیر این آیت که إِن تَسْتَفْتِحُوا فَقَدْ جَاءَكُمُ الْفَتْحُ الآیه ای طاعنان میگفتید کی از ما و محمّد علیه السّلام آنک حقّست فتح و نصرتش ده و این بدان میگفتید تا گمان آید کی شما طالب حقّید بی غرض اکنون محمّد را نصرت دادیم تا صاحب حق را ببینید | 4486-4502 |
3218 | سّر آنک بیمراد بازگشتن رسول علیه السّلام از حُدَیْبیّه حق تعالی لقب آن فتح کرد کی انا فتحنا کی بصورت غلق بود و به معنی فتح چنانک شکستن مشک بظاهر شکستن است و به معنی درست کردن است مشکی او را و تکمیل فواید اوست | 4503-4511 |
3219 | تفسیر این خبر کی مصطفی علیه السّلام فرمود لا تُفَضِّلُونی عَلَی یُونُس بن مَتَّی | 4512-4527 |
3220 | آگاه شدن پیغامبر علیه السّلام از طعن ایشان بر شماتت او | 4528-4560 |
3221 | بیان آنک طاغی در عین قاهری مقهورست و در عین منصوری مأسور | 4561-4600 |
3222 | جذب معشوق عاشق را مِن حَیْثُ لا یَعْلَمُهُ ٱلْعاشِقُ وَلا یَرْجُوهُ وَلا یَخْطُرُ بِبالِهِ وَلا یَظْهَرُ مِنْ ذٰلِک ٱلجَذْبِ أَثَر فی العاشِقِ إلّا ٱلْخَوْفُ ٱلْمَمْزُوجُ بِٱلْیأسِ مَعَ دَوامِ ٱلطَّلبِ | 4601-4623 |
3223 | داد خواستن پشّه از باد به حضرت سلیمان علیه السّلام | 4624-4645 |
3224 | امر کردن سلیمان علیه السّلام پشّهٔ متظلّم را به احضار خصم بدیوان حکم | 4646-4663 |
3225 | نواختن معشوق عاشق بیهوش را تا به هوش باز آید | 4664-4693 |
3226 | با خویش آمدن عاشق بیهوش و روی آوردن به ثنا و شکر معشوق | 4694-4748 |
3227 | حکایت عاشقی دراز هجرانی بسیار امتحانی | 4749-4779 |
3228 | یافتن عاشق معشوق را و بیان آنک جوینده یابنده بود کی فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْراً یَرَهُ | 4780-4810 |