vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3106

شنیدن داود علیه السّلام سخن هر دو خصم سؤال کردن از مدّعی علیه
۲۳۷۶Qچونک داودِ نبی آمد برون * گفت هین چونست این احوال چون
۲۳۷۶Nچون که داود نبی آمد برون * گفت هین چون است این احوال چون
۲۳۷۷Qمدَّعی گفت ای نبیُّ اللَّه داد * گاوِ من در خانهٔ او در فتاد
۲۳۷۷Nمدعی گفت ای نبی اللَّه داد * گاو من در خانه‌ی او در فتاد
۲۳۷۸Qکُشت گاوم را بپُرسش که چرا * گاوِ من کُشت او بیان کن ماجَرا
۲۳۷۸Nکشت گاوم را بپرسش که چرا * گاو من کشت او بیان کن ماجرا
۲۳۷۹Qگفت داودش بگو ای بو ٱلکرم * چون تلف کردی تو مِلکِ محترم
۲۳۷۹Nگفت داودش بگو ای بو الکرم * چون تلف کردی تو ملک محترم
۲۳۸۰Qهین پراکنده مگو حُجَّت بیار * تا بیک سو گردد این دعوی و کار
۲۳۸۰Nهین پراکنده مگو حجت بیار * تا به یک سو گردد این دعوی و کار
۲۳۸۱Qگفت ای داود بودم هفت سال * روز و شب اندر دعا و در سؤال
۲۳۸۱Nگفت ای داود بودم هفت سال * روز و شب اندر دعا و در سؤال
۲۳۸۲Qاین همی‌جُستم ز یَزْدان کای خدا * روزیی خواهم حلال و بی‌عَنا
۲۳۸۲Nاین همی‌جستم ز یزدان کای خدا * روزیی خواهم حلال و بی‌عنا
۲۳۸۳Qمرد و زن بر نالهٔ من واقف‌اند * کودکان این ماجرا را واصف‌اند
۲۳۸۳Nمرد و زن بر ناله‌ی من واقف‌اند * کودکان این ماجرا را واصف‌اند
۲۳۸۴Qتو بپرس از هرکه خواهی این خبر * تا بگوید بی‌شکنجه بی‌ضرر
۲۳۸۴Nتو بپرس از هر که خواهی این خبر * تا بگوید بی‌شکنجه بی‌ضرر
۲۳۸۵Qهم هُوَیدا پرس و هم پنهان ز خلق * که چه می‌گفت این گدای ژنده دلق
۲۳۸۵Nهم هویدا پرس و هم پنهان ز خلق * که چه می‌گفت این گدای ژنده دلق
۲۳۸۶Qبعدِ این جملهٔ دعا و این فغان * گاوی اندر خانه دیدم ناگهان
۲۳۸۶Nبعد این جمله‌ی دعا و این فغان * گاوی اندر خانه دیدم ناگهان
۲۳۸۷Qچشمِ من تاریک شد نی بهرِ لُوت * شادی آن که قبول آمد قُنوت
۲۳۸۷Nچشم من تاریک شد نی بهر لوت * شادی آن که قبول آمد قنوت
۲۳۸۸Qکشتم آن را تا دهم در شکرِ آن * که دعای من شنود آن غیب‌دان
۲۳۸۸Nکشتم آن را تا دهم در شکر آن * که دعای من شنود آن غیب دان