vol.4

Qūniyah Nicholson both

block:4112

title of 4112
۲۹۲۱Nگفت موسی را به وحی دل خدا * کای گزیده دوست می‌دارم ترا
۲۹۲۲Nگفت چه خصلت بود ای ذو الکرم * موجب آن تا من آن افزون کنم
۲۹۲۳Nگفت چون طفلی به پیش والده * وقت قهرش دست هم در وی زده
۲۹۲۴Nخود نداند که جز او دیار هست * هم از او مخمور هم از اوست مست
۲۹۲۵Nمادرش گر سیلیی بر وی زند * هم به مادر آید و بر وی تند
۲۹۲۶Nاز کسی یاری نخواهد غیر او * اوست جمله‌ی شر او و خیر او
۲۹۲۷Nخاطر تو هم ز ما در خیر و شر * التفاتش نیست جاهای دگر
۲۹۲۸Nغیر من پیشت چو سنگ است و کلوخ * گر صبی و گر جوان و گر شیوخ
۲۹۲۹Nهمچنانک‌ إِیَّاکَ نَعْبُدُ در حنین * در بلا از غیر تو لا نستعین
۲۹۳۰Nهست این‌ إِیَّاکَ نَعْبُدُ حصر را * در لغت و آن از پی نفی ریا
۲۹۳۱Nهست‌ إِیَّاکَ نَسْتَعِینُ‌ هم بهر حصر * حصر کرده استعانت را و قصر
۲۹۳۲Nکه عبادت مر ترا آریم و بس * طمع یاری هم ز تو داریم و بس