vol.4

Qūniyah Nicholson both

block:4098

title of 4098
۲۵۴۰Nخانه بر کن کاز عقیق این یمن * صد هزاران خانه شاید ساختن
۲۵۴۱Nگنج زیر خانه است و چاره نیست * از خرابی خانه مندیش و مه‌ایست
۲۵۴۲Nکه هزاران خانه از یک نقد گنج * تان عمارت کرد بی‌تکلیف و رنج
۲۵۴۳Nعاقبت این خانه خود ویران شود * گنج از زیرش یقین عریان شود
۲۵۴۴Nلیک آن تو نباشد ز انکه روح * مزد ویران کردن استش آن فتوح
۲۵۴۵Nچون نکرد آن کارمزدش هست لا * لَیْسَ لِلْإِنْسانِ إِلَّا ما سَعی
۲۵۴۶Nدست خایی بعد از آن تو کای دریغ * این چنین ماهی بد اندر زیر میغ
۲۵۴۷Nمن نکردم آن چه گفتند از بهی * گنج رفت و خانه و دستم تهی
۲۵۴۸Nخانه‌ی اجرت گرفتی و کری * نیست ملک تو به بیعی یا شری
۲۵۴۹Nاین کری را مدت او تا اجل * تا در این مدت کنی در وی عمل
۲۵۵۰Nپاره دوزی می‌کنی اندر دکان * زیر این دکان تو مدفون دو کان
۲۵۵۱Nهست این دکان کرایی زود باش * تیشه بستان و تکش را می‌تراش
۲۵۵۲Nتا که تیشه ناگهان بر کان نهی * از دکان و پاره دوزی وارهی
۲۵۵۳Nپاره دوزی چیست خورد آب و نان * می‌زنی این پاره بر دلق گران
۲۵۵۴Nهر زمان می‌درد این دلق تنت * پاره بر وی می‌زنی زین خوردنت
۲۵۵۵Nای ز نسل پادشاه کامیار * با خود آ زین پاره دوزی ننگ دار
۲۵۵۶Nپاره‌ای بر کن از این قعر دکان * تا بر آرد سر به پیش تو دو کان
۲۵۵۷Nپیش از آن کاین مهلت خانه‌ی کری * آخر آید تو نخورده زو بری
۲۵۵۸Nپس ترا بیرون کند صاحب دکان * وین دکان را بر کند از روی کان
۲۵۵۹Nتو ز حسرت گاه بر سر می‌زنی * گاه ریش خام خود بر می‌کنی
۲۵۶۰Nکای دریغا آن من بود این دکان * کور بودم بر نخوردم زین مکان
۲۵۶۱Nای دریغا بود ما را برد باد * تا ابد یا حسرتا شد للعباد