block:4097
۲۵۲۸ | N | گفت موسی کاولین آن چهار | * | صحتی باشد تنت را پایدار |
۲۵۲۹ | N | این عللهایی که در طب گفتهاند | * | دور باشد از تنت ای ارجمند |
۲۵۳۰ | N | ثانیا باشد ترا عمر دراز | * | که اجل دارد ز عمرت احتراز |
۲۵۳۱ | N | وین نباشد بعد عمر مستوی | * | که به ناکام از جهان بیرون روی |
۲۵۳۲ | N | بلکه خواهان اجل چون طفل شیر | * | نه ز رنجی که ترا دارد اسیر |
۲۵۳۳ | N | مرگ جو باشی ولی نه از عجز رنج | * | بلکه بینی در خراب خانه گنج |
۲۵۳۴ | N | پس به دست خویش گیری تیشهای | * | میزنی بر خانه بیاندیشهای |
۲۵۳۵ | N | که حجاب گنج بینی خانه را | * | مانع صد خرمن این یک دانه را |
۲۵۳۶ | N | پس در آتش افکنی این دانه را | * | پیش گیری پیشهی مردانه را |
۲۵۳۷ | N | ای به یک برگی ز باغی مانده | * | همچو کرمی برگش از رز رانده |
۲۵۳۸ | N | چون کرم این کرم را بیدار کرد | * | اژدهای جهل را این کرم خورد |
۲۵۳۹ | N | کرم کرمی شد پر از میوه و درخت | * | این چنین تبدیل گردد نیک بخت |