vol.4

Qūniyah Nicholson both

block:4062

title of 4062
۱۶۴۱Nز انکه هر کره پی مادر رود * تا بدان جنسیت‌اش پیدا شود
۱۶۴۲Nآدمی را شیر از سینه رسد * شیر خر از نیم زیرینه رسد
۱۶۴۳Nعدل قسام است و قسمت کردنی است * این عجب که جبر نی و ظلم نیست
۱۶۴۴Nجبر بودی کی پشیمانی بدی * ظلم بودی کی نگهبانی بدی
۱۶۴۵Nروز آخر شد سبق فردا بود * راز ما را روز کی گنجا بود
۱۶۴۶Nای بکرده اعتماد واثقی * بر دم و بر چاپلوس فاسقی
۱۶۴۷Nقبه‌ای بر ساخته ستی از حباب * آخر آن خیمه‌ست بس واهی طناب
۱۶۴۸Nزرق چون برق است و اندر نور آن * راه نتوانند دیدن ره روان
۱۶۴۹Nاین جهان و اهل او بی‌حاصلند * هر دو اندر بی‌وفایی یک دلند
۱۶۵۰Nزاده‌ی دنیا چو دنیا بی‌وفاست * گر چه رو آرد به تو آن رو قفاست
۱۶۵۱Nاهل آن عالم چو آن عالم ز بر * تا ابد در عهد و پیمان مستمر
۱۶۵۲Nخود دو پیغمبر به هم کی ضد شدند * معجزات از همدگر کی بستدند
۱۶۵۳Nکی شود پژمرده میوه‌ی آن جهان * شادی عقلی نگردد اندهان
۱۶۵۴Nنفس بی‌عهد است ز آن رو کشتنی است * او دنی و قبله‌گاه او دنی است
۱۶۵۵Nنفسها را لایق است این انجمن * مرده را در خور بود گور و کفن
۱۶۵۶Nنفس اگر چه زیرک است و خرده‌دان * قبله‌اش دنیاست او را مرده دان
۱۶۵۷Nآب وحی حق بدین مرده رسید * شد ز خاک مرده‌ای زنده پدید
۱۶۵۸Nتا نیاید وحی تو غره مباش * تو بدان گلگونه‌ی طال بقاش
۱۶۵۹Nبانگ و صیتی جو که آن خامل نشد * تاب خورشیدی که آن آفل نشد
۱۶۶۰Nآن هنرهای دقیق و قال و قیل * قوم فرعون‌اند اجل چون آب نیل
۱۶۶۱Nرونق و طاق و طرنب و سحرشان * گر چه خلقان را کشد گردن کشان
۱۶۶۲Nسحرهای ساحران دان جمله را * مرگ چوبی دان که آن گشت اژدها
۱۶۶۳Nجادویی‌ها را همه یک لقمه کرد * یک جهان پر شب بدان را صبح خورد
۱۶۶۴Nنور از آن خوردن نشد افزون و بیش * بل همان سان است کاو بوده ست پیش
۱۶۶۵Nدر اثر افزون شد و در ذات نی * ذات را افزونی و آفات نی
۱۶۶۶Nحق ز ایجاد جهان افزون نشد * آن چه اول آن نبود اکنون نشد
۱۶۶۷Nلیک افزون گشت اثر ز ایجاد خلق * در میان این دو افزونی است فرق
۱۶۶۸Nهست افزونی اثر اظهار او * تا پدید آید صفات و کار او
۱۶۶۹Nهست افزونی هر ذاتی دلیل * کاو بود حادث به علتها علیل