vol.4

Qūniyah Nicholson both

block:4055

title of 4055
۱۴۹۰Nبود شاهی بود او را بنده‌ای * مرده عقلی بود و شهوت زنده‌ای
۱۴۹۱Nخرده‌های خدمتش بگذاشتی * بد سگالیدی نکو پنداشتی
۱۴۹۲Nگفت شاهنشه جرائش کم کنید * ور بجنگد نامش از خط بر زنید
۱۴۹۳Nعقل او کم بود و حرص او فزون * چون جرا کم دید شد تند و حزون
۱۴۹۴Nعقل بودی گرد خود کردی طواف * تا بدیدی جرم خود گشتی معاف
۱۴۹۵Nچون خری پا بسته تندد از خری * هر دو پایش بسته گردد بر سری
۱۴۹۶Nپس بگوید خر که یک بندم بس است * خود مدان کان دو ز فعل آن خس است