vol.4

Qūniyah Nicholson both

block:4045

title of 4045
۱۱۵۶Nشاعری آورد شعری پیش شاه * بر امید خلعت و اکرام و جاه
۱۱۵۷Nشاه مکرم بود فرمودش هزار * از زر سرخ و کرامات و نثار
۱۱۵۸Nپس وزیرش گفت کاین اندک بود * ده هزارش هدیه وا ده تا رود
۱۱۵۹Nاز چنو شاعر پس از تو بحر دست * ده هزاری که بگفتم اندک است
۱۱۶۰Nفقه گفت آن شاه را و فلسفه * تا بر آمد عشر خرمن از کفه
۱۱۶۱Nده هزارش داد و خلعت در خورش * خانه‌ی شکر و ثنا گشت آن سرش
۱۱۶۲Nپس تفحص کرد کاین سعی که بود * شاه را اهلیت من کی نمود
۱۱۶۳Nپس بگفتندش فلان الدین وزیر * آن حسن نام و حسن خلق و ضمیر
۱۱۶۴Nدر ثنای او یکی شعری دراز * بر نبشت و سوی خانه رفت باز
۱۱۶۵Nبی‌زبان و لب همان نعمای شاه * مدح شه می‌کرد و خلعتهای شاه