block:4024
۶۱۴ | N | باز گردید ای رسولان خجل | * | زر شما را دل به من آرید دل |
۶۱۵ | N | این زر من بر سر آن زر نهید | * | کوری تن فرج استر را دهید |
۶۱۶ | N | فرج استر لایق حلقهی زر است | * | زر عاشق روی زرد اصفر است |
۶۱۷ | N | که نظرگاه خداوند است آن | * | کز نظر انداز خورشید است کان |
۶۱۸ | N | کو نظرگاه شعاع آفتاب | * | کو نظرگاه خداوند لباب |
۶۱۹ | N | از گرفت من ز جان اسپر کنید | * | گر چه اکنون هم گرفتار منید |
۶۲۰ | N | مرغ فتنهی دانه بر بام است او | * | پر گشاده بستهی دام است او |
۶۲۱ | N | چون به دانه داد او دل را به جان | * | ناگرفته مر و را بگرفته دان |
۶۲۲ | N | آن نظرها که به دانه میکند | * | آن گره دان کاو به پا بر میزند |
۶۲۳ | N | دانه گوید گر تو میدزدی نظر | * | من همیدزدم ز تو صبر و مقر |
۶۲۴ | N | چون کشیدت آن نظر اندر پیام | * | پس بدانی کز تو من غافل نیام |