block:2106
۳۶۳۶ | Q | گفت اینک راست پذرفتم بجان | * | کژ نماید راست در پیشِ کژان |
۳۶۳۶ | N | گفت اینک راست پذرفتم به جان | * | کج نماید راست در پیش کجان |
۳۶۳۷ | Q | گر بگویی احولی را مَه یکیست | * | گویدت این دُوست و در وحدت شکیست |
۳۶۳۷ | N | گر بگویی احولی را مه یکی است | * | گویدت این دوست و در وحدت شکی است |
۳۶۳۸ | Q | ور برو خندد کسی گوید دُو است | * | راست دارد این سزای بَدخُو است |
۳۶۳۸ | N | ور بر او خندد کسی گوید دو است | * | راست دارد این سزای بد خو است |
۳۶۳۹ | Q | بر دروغان جمع میآید دروغ | * | لِلْخَبیثَاتَ الخَبیثینْ زد فروغ |
۳۶۳۹ | N | بر دروغان جمع میآید دروغ | * | الخبیثات الخبیثین زد فروغ |
۳۶۴۰ | Q | دلفراخان را بود دستِ فراخ | * | چشمکوران را عِثارِ سنگلاخ |
۳۶۴۰ | N | دل فراخان را بود دست فراخ | * | چشم کوران را عثار سنگلاخ |