block:2087
۳۱۵۵ | Q | کِنگِ ژفتی کودکی را یافت فرد | * | زرد شد کودک ز بیمِ قصدِ مرد |
۳۱۵۵ | N | ★کنگ ژفتی کودکی را یافت فرد | * | ★زرد شد کودک ز بیم قصد مُرد |
۳۱۵۶ | Q | گفت ایمن باش ای زیبای من | * | که تو خواهی بود بر بالای من |
۳۱۵۶ | N | ★گفت ایمن باش ای زیبای مين | * | ★که تو خواهمی بود بر بالای من |
۳۱۵۷ | Q | من اگر هَوْلم مُخْتَث دان مرا | * | همچو اشتر بر نشین میران مرا |
۳۱۵۷ | N | ★من اگر هولم مُخْتَث دان مرا | * | ★همچو آشتر بر نشین میران مرا |
۳۱۵۸ | Q | صورتِ مردان و معنی این چنین | * | از برون آدم درون دیوِ لعین |
۳۱۵۸ | N | ★صورت مردان و معنی این چنین | * | ★از بسرون آدم درون دیسو لعین |
۳۱۵۹ | Q | آن دُهُل را مانی ای زفتِ چو عاد | * | که برو آن شاخ را میکوفت باد |
۳۱۵۹ | N | ★آن ده را سانی ای زفت چو عاد | * | ★که بُرو آن شاخ را میکوفت باد |
۳۱۶۰ | Q | روبهی اِشْکارِ خود را باد داد | * | بهرِ طبلی همچو خیکِ پر ز باد |
۳۱۶۰ | N | ★روبهی اشکار خسود را بساد داد | * | ★بهر طبلی همچو خیک پر ز باد |
۳۱۶۱ | Q | جون ندید اندر دهل او فربهی | * | گفت خوکی به ازین خیکِ تهی |
۳۱۶۱ | N | ★جون ندید اندر دهل اوفربهی | * | ★گفت خوکی به ازین خیک تهی |
۳۱۶۲ | Q | روبهان ترسند ز آوازِ دهل | * | عاقلش چندان زند که لا تَقُل |
۳۱۶۲ | N | ★روبهان ترسند ز آواز دَمل | * | ★عاقلش چندان زند که لا تقل |