vol.2

Qūniyah Nicholson both

block:2083

قصد کردن عُزان بکشتن یک مردی تا آن دگر بترسد
۳۰۴۶Qآن غُزانِ تُرکِ خونریز آمدند * بهرِ یغما بر دهی ناگه زدند
۳۰۴۶Nآن غزان ترک خونریز آمدند * بهر یغما بر دهی ناگه زدند
۳۰۴۷Qدُو کس از اعیانِ آن دِه یافتند * در هلاکِ آن یکی بشْتافتند
۳۰۴۷Nدو کس از اعیان آن ده یافتند * در هلاک آن یکی بشتافتند
۳۰۴۸Qدست بستندش که قربانش کنند * گفت ای شاهان و ارکانِ بلند
۳۰۴۸Nدست بستندش که قربانش کنند * گفت ای شاهان و ارکان بلند
۳۰۴۹Qدر چَه مرگم چرا می‌افکنید * از چِه آخر تشنهٔ خونِ منید
۳۰۴۹Nدر چه مرگم چرا می‌افگنید * از چه آخر تشنه‌ی خون منید
۳۰۵۰Qچیست حکمت چه غَرَض در کُشتنم * چون چنین درویشم و عُریان تَنم
۳۰۵۰Nچیست حکمت چه غرض در کشتنم * چون چنین درویشم و عریان تنم
۳۰۵۱Qگفت تا هیبت برین یارت زند * تا بترسد او و زر پیدا کند
۳۰۵۱Nگفت تا هیبت بر این یارت زند * تا بترسد او و زر پیدا کند
۳۰۵۲Qگفت آخِر او ز من مسکین‌ترَست * گفت قاصد کرده است او را زرست
۳۰۵۲Nگفت آخر او ز من مسکین‌تر است * گفت قاصد کرده است او را زر است
۳۰۵۳Qگفت چون وَهمست ما هر دو یکیم * در مقامِ احتمال و در شکیم
۳۰۵۳Nگفت چون وهم است ما هر دو یک‌ایم * در مقام احتمال و در شک‌ایم
۳۰۵۴Qخود ورا بکشید اوَّل ای شهان * تا بترسم من دهم زر را نشان
۳۰۵۴Nخود و را بکشید اول ای شهان * تا بترسم من دهم زر را نشان
۳۰۵۵Qپس کرمهای اِلَهی بین که ما * آمدیم آخر زمان در انتها
۳۰۵۵Nپس کرمهای الهی بین که ما * آمدیم آخر زمان در انتها
۳۰۵۶Qآخرینِ قرنها پیش از قُرون * در حدیثست آخِرون السَّابقون
۳۰۵۶Nآخرین قرنها پیش از قرون * در حدیث است آخرون السابقون
۳۰۵۷Qتا هلاکِ قومِ نوح و قومِ هود * عارض رحمت بجان ما نمود
۳۰۵۷Nتا هلاک قوم نوح و قوم هود * عارض رحمت به جان ما نمود
۳۰۵۸Qکُشت ایشان را که ما ترسیم ازو * ور خود این بر عکس کردی وای تو
۳۰۵۸Nکشت ایشان را که ما ترسیم از او * ور خود این بر عکس کردی وای تو