block:2081
۳۰۱۶ | Q | چون پدید آمد که آن مسجد نبود | * | خانهٔ حیلت بُد و دامِ جهود |
۳۰۱۶ | N | چون پدید آمد که آن مسجد نبود | * | خانهی حیلت بد و دام جهود |
۳۰۱۷ | Q | پس نبی فرمود کان را بر کَنند | * | مَطْرَحهٔ خاشاک و خاکستر کُنند |
۳۰۱۷ | N | پس نبی فرمود کان را بر کنید | * | مطرحهی خاشاک و خاکستر کنید |
۳۰۱۸ | Q | صاحبِ مسجد چو مسجد قلب بود | * | دانهها بر دام ریزی نیست جود |
۳۰۱۸ | N | صاحب مسجد چو مسجد قلب بود | * | دانهها بر دام ریزی نیست جود |
۳۰۱۹ | Q | گوشت کاندر شستِ تو ماهیرباست | * | آن چنان لقمه نه بَخشِش نه سخاست |
۳۰۱۹ | N | گوشت کاندر شست تو ماهی رباست | * | آن چنان لقمه نه بخشش نه سخاست |
۳۰۲۰ | Q | مسجدِ اهلِ قُبا کان بُد جَماد | * | آنچ کفوِ او نبُد راهش نداد |
۳۰۲۰ | N | مسجد اهل قبا کان بد جماد | * | آن چه کفو او نبد راهش نداد |
۳۰۲۱ | Q | در جمادات این چنین حیفی نرفت | * | زد در آن ناکفُوْ امیرِ دادْ نَفْت |
۳۰۲۱ | N | در جمادات این چنین حیفی نرفت | * | زد در آن ناکفو امیر داد نفت |
۳۰۲۲ | Q | پس حقایق را که اصلِ اصلهاست | * | دان که آنجا فرقها و فَصلهاست |
۳۰۲۲ | N | پس حقایق را که اصل اصلهاست | * | دان که آن جا فرقها و فصلهاست |
۳۰۲۳ | Q | نه حیاتش چون حیاتِ او بود | * | نه مماتش چون مماتِ او بود |
۳۰۲۳ | N | نه حیاتش چون حیات او بود | * | نه مماتش چون ممات او بود |
۳۰۲۴ | Q | گورِ او هرگز چو گورِ او مدان | * | خود چه گویم حالِ فرقِ آن جهان |
۳۰۲۴ | N | گور او هرگز چو گور او مدان | * | خود چه گویم حال فرق آن جهان |
۳۰۲۵ | Q | بر مِحَک زن کارِ خود ای مردِ کار | * | تا نسازی مسجدِ اهلِ ضِرار |
۳۰۲۵ | N | بر محک زن کار خود ای مرد کار | * | تا نسازی مسجد اهل ضرار |
۳۰۲۶ | Q | بس در آن مسجد کُنان تسخر زدی | * | چون نظر کردی تو خود زیشان بُدی |
۳۰۲۶ | N | بس بر آن مسجد کنان تسخر زدی | * | چون نظر کردی تو خود ز یشان بدی |