vol.2

Qūniyah Nicholson both

block:2072

تتمّهٔ اقرار ابلیس بمعاویه مکر خود را
۲۷۸۰Qپس عزازیلش بگفت ای میرِ راد * مکرِ خود اندر میان باید نهاد
۲۷۸۰Nپس عزازیلش به گفت ای میر راد * مکر خود اندر میان باید نهاد
۲۷۸۱Qگر نمازت فَوْت می‌شد آن زمان * می‌زدی از دردِ دل آه و فغان
۲۷۸۱Nگر نمازت فوت می‌شد آن زمان * می‌زدی از درد دل آه و فغان
۲۷۸۲Qآن تأسُّف و آن فغان و آن نیاز * در گذشتی از دُو صد ذکر و نماز
۲۷۸۲Nآن تاسف و آن فغان و آن نیاز * در گذشتی از دو صد ذکر و نماز
۲۷۸۳Qمن ترا بیدار کردم از نهیب * تا بسوزاند چنان آهی حجاب
۲۷۸۳Nمن ترا بیدار کردم از نهیب * تا بسوزاند چنان آهی حجاب
۲۷۸۴Qتا چنان آهی نباشد مر ترا * تا بدان راهی نباشد مر ترا
۲۷۸۴Nتا چنان آهی نباشد مر ترا * تا بدان راهی نباشد مر ترا
۲۷۸۵Qمن حسودم از حسد کردم چنین * من عَدوَّم کارِ من مکرست و کین
۲۷۸۵Nمن حسودم از حسد کردم چنین * من عدویم کار من مکر است و کین
۲۷۸۶Qگفت اکنون راست گفتی صادقی * از تو این آید تو این را لایقی
۲۷۸۶Nگفت اکنون راست گفتی صادقی * از تو این آید تو این را لایقی
۲۷۸۷Qعنکبوتی تو مگس داری شکار * من نیَم ای سگ مگس زحمت میار
۲۷۸۷Nعنکبوتی تو مگس داری شکار * من نیم ای سگ مگس زحمت میار
۲۷۸۸Qبازِ اسپیدم شکارم شه کند * عنکبوتی کَی بگِرْدِ ما تند
۲۷۸۸Nباز اسپیدم شکارم شه کند * عنکبوتی کی بگرد ما تند
۲۷۸۹Qرَو مگس می‌گیر تا تانی هلا * سوی دوغی زن مگسها را صلا
۲۷۸۹Nرو مگس می‌گیر تا تانی هلا * سوی دوغی زن مگسها را صلا
۲۷۹۰Qور بخوانی تو بسوی انگبین * هم دروغ و دوغ باشد آن یقین
۲۷۹۰Nور بخوانی تو به سوی انگبین * هم دروغ و دوغ باشد آن یقین
۲۷۹۱Qتو مرا بیدار کردی خواب بود * تو نمودی کَشتی آن گرداب بود
۲۷۹۱Nتو مرا بیدار کردی خواب بود * تو نمودی کشتی آن گرداب بود
۲۷۹۲Qتو مرا در خیر ز آن می‌خواندی * تا مرا از خیرِ بهتر راندی
۲۷۹۲Nتو مرا در خیر ز آن می‌خواندی * تا مرا از خیر بهتر راندی