vol.2

Qūniyah Nicholson both

block:2062

باز تقریر کردن معاویه با ابلیس مکر او را
۲۶۵۲Qگفت امیر او را که اینها راستست * لیک بخشِ تو ازینها کاستست
۲۶۵۲Nگفت امیر او را که اینها راست است * لیک بخش تو ازینها کاست است
۲۶۵۳Qصد هزاران را چو من تو ره زدی * حُفره کردی در خزینه آمدی
۲۶۵۳Nصد هزاران را چو من تو ره زدی * حفره کردی در خزینه آمدی
۲۶۵۴Qآتشی از تو نسوزم چاره نیست * کیست کز دستِ تو جامه‌ش پاره نیست
۲۶۵۴Nآتشی از تو نسوزم چاره نیست * کیست کز دست تو جامه‌ش پاره نیست
۲۶۵۵Qطبعت ای آتش چو سوزانیدَنیست * تا نسوزانی تو چیزی چاره نیست
۲۶۵۵Nطبعت ای آتش چو سوزانیدنی است * تا نسوزانی تو چیزی چاره نیست
۲۶۵۶Qلعنت این باشد که سوزانت کند * اوستادِ جملهٔ دزدانت کند
۲۶۵۶Nلعنت این باشد که سوزانت کند * اوستاد جمله دزدانت کند
۲۶۵۷Qبا خدا گفتی شنیدی رُو بُرو * من چه باشم پیشِ مکرت ای عدو
۲۶۵۷Nبا خدا گفتی شنیدی رو برو * من چه باشم پیش مکرت ای عدو
۲۶۵۸Qمعرفتهای تو چون بانگِ صفیر * بانگِ مرغانیست لیکن مرغ گیر
۲۶۵۸Nمعرفتهای تو چون بانگ صفیر * بانگ مرغانی است لیکن مرغ گیر
۲۶۵۹Qصد هزاران مرغ را آن ره زدست * مرغ غِرَّه کاشنایی آمدست
۲۶۵۹Nصد هزاران مرغ را آن ره زده ست * مرغ غره کاشنایی آمده ست
۲۶۶۰Qدر هوا چون بشنود بانگِ صفیر * از هوا آید شود اینجا اسیر
۲۶۶۰Nدر هوا چون بشنود بانگ صفیر * از هوا آید شود اینجا اسیر
۲۶۶۱Qقومِ نُوح از مکرِ تو در نوحه‌اند * دل کباب و سینه شرحه شرحه‌اند
۲۶۶۱Nقوم نوح از مکر تو در نوحه‌اند * دل کباب و سینه شرحه شرحه‌اند
۲۶۶۲Qعاد را تو باد دادی در جهان * در فگندی در عذاب و اندهان
۲۶۶۲Nعاد را تو باد دادی در جهان * در فگندی در عذاب و اندهان
۲۶۶۳Qاز تو بود آن سنگسارِ قومِ لُوط * در سیاه‌آبه ز تو خوردند غُوط
۲۶۶۳Nاز تو بود آن سنگسار قوم لوط * در سیاه آبه ز تو خوردند غوط
۲۶۶۴Qمغزِ نمرود از تو آمد ریخته * ای هزاران فتنه‌ها انگیخته
۲۶۶۴Nمغز نمرود از تو آمد ریخته * ای هزاران فتنه‌ها انگیخته
۲۶۶۵Qعقلِ فرعونِ ذکیّ فیلسوف * کور گشت از تو نیابید او وقوف
۲۶۶۵Nعقل فرعون ذکی فیلسوف * کور گشت از تو نیابید او وقوف
۲۶۶۶Qبُو لَهَب هم از تو نااهلی شده * بُو ٱلْحَکَم هم از تو بُو جَهْلی شده
۲۶۶۶Nبو لهب هم از تو نااهلی شده * بو الحکم هم از تو بو جهلی شده
۲۶۶۷Qای برین شطرنج بهرِ یاد را * مات کرده صد هزار استاد را
۲۶۶۷Nای بر این شطرنج بهر یاد را * مات کرده صد هزار استاد را
۲۶۶۸Qای ز فَرزین بندهای مُشکلت * سوخته دلها سِیَه گشته دلت
۲۶۶۸Nای ز فرزین بندهای مشکلت * سوخته دلها سیه گشته دلت
۲۶۶۹Qبحرِ مکری تو خلایق قطره‌ای * تو چو کوهی وین سَلِیمان ذرّه‌ای
۲۶۶۹Nبحر مکری تو خلایق قطره‌ای * تو چو کوهی وین سلیمان ذره‌ای
۲۶۷۰Qکی رهد از مکرِ تو ای مُختَصِم * غرقِ طوفانیم إلّا مَنْ عَصِم
۲۶۷۰Nکی رهد از مکر تو ای مختصم * غرق طوفانیم الا من عصم
۲۶۷۱Qبس ستارهٔ سعد از تو مُحترِق * بس سپاه و جمع از تو مُفترِق
۲۶۷۱Nبس ستاره‌ی سعد از تو محترق * بس سپاه و جمع از تو مفترق