vol.2

Qūniyah Nicholson both

block:2043

سبب پرسیدن و چریدن مرغی با مرغی کی جنس او نبود
۲۱۰۳Qآن حکیمی گفت دیدم هم تَکی * در بیابان زاغ را با لَکلکی
۲۱۰۳Nآن حکیمی گفت دیدم هم تکی * در بیابان زاغ را با لکلکی
۲۱۰۴Qدر عجب ماندم بجُستم حالشان * تا چه قدرِ مشترک یابم نشان
۲۱۰۴Nدر عجب ماندم بجستم حالشان * تا چه قدر مشترک یابم نشان
۲۱۰۵Qچون شدم نزدیک من حیران و دنگ * خود بدیدم هر دُوان بودند لنگ
۲۱۰۵Nچون شدم نزدیک، من حیران و دنگ * خود بدیدم هر دوان بودند لنگ
۲۱۰۶Qخاصّه شه‌بازی که او عرشی بود * با یکی جُغدی که او فرشی بود
۲۱۰۶Nخاصه شهبازی که او عرشی بود * با یکی جغدی که او فرشی بود
۲۱۰۷Qآن یکی خورشیدِ عِلّیین بود * وین دگر خُفّاش کز سجّین بود
۲۱۰۷Nآن یکی خورشید علیین بود * وین دگر خفاش کز سجین بود
۲۱۰۸Qآن یکی نوری ز هر عیبی بَری * وین یکی کوری گدای هر دری
۲۱۰۸Nآن یکی نوری ز هر عیبی بری * وین یکی کوری گدای هر دری
۲۱۰۹Qآن یکی ماهی که بر پروین زند * وین یکی کرمی که در سرگین زید
۲۱۰۹Nآن یکی ماهی که بر پروین زند * وین یکی کرمی که در سرگین زید
۲۱۱۰Qآن یکی یوسف‌رخی عیسی‌نَفَس * وین یکی گرگی و یا خر با جَرَس
۲۱۱۰Nآن یکی یوسف رخی عیسی نفس * وین یکی گرگی و یا خر با جرس
۲۱۱۱Qآن یکی پّران شده در لا مکان * وین یکی در کاهْدان همچون سگان
۲۱۱۱Nآن یکی پران شده در لا مکان * وین یکی در کاهدان همچون سگان
۲۱۱۲Qبا زبانِ معنوی گُل با جُعَل * این همی‌گوید که ای گنده‌بغل
۲۱۱۲Nبا زبان معنوی گل با جعل * این همی‌گوید که ای گنده بغل
۲۱۱۳Qگر گریزانی ز گلشن بی‌گمان * هست آن نفرت کمالِ گلستان
۲۱۱۳Nگر گریزانی ز گلشن بی‌گمان * هست آن نفرت کمال گلستان
۲۱۱۴Qغیرتِ من بر سرِ تو دُورْ‌باش * می‌زند کای خس ازینجا دُور باش
۲۱۱۴Nغیرت من بر سر تو دور باش * می‌زند کای خس از اینجا دور باش
۲۱۱۵Qور بیامیزی تو با من ای دنی * این گمان آید که از کانِ منی
۲۱۱۵Nور بیامیزی تو با من ای دنی * این گمان آید که از کان منی
۲۱۱۶Qبلبلان را جای می‌زیبد چمن * مر جعل را در چمین خوشتر وطن
۲۱۱۶Nبلبلان را جای می‌زیبد چمن * مر جعل را در چمین خوشتر وطن
۲۱۱۷Qحق مرا چون از پلیدی پاک داشت * چون سزد بر من پلیدی را گماشت
۲۱۱۷Nحق مرا چون از پلیدی پاک داشت * چون سزد بر من پلیدی را گماشت
۲۱۱۸Qیک رگم زیشان بُد و آنرا بُرید * در من آن بَدْ رگ کجا خواهد رسید
۲۱۱۸Nیک رگم ز ایشان بد و آن را برید * در من آن بد رگ کجا خواهد رسید؟
۲۱۱۹Qیک نشانِ آدم آن بود از ازل * که ملایک سر نهندش از محل
۲۱۱۹Nیک نشان آدم آن بود از ازل * که ملایک سر نهندش از محل
۲۱۲۰Qیک نشان دیگر آنک آن بلیس * نَنْهَدش سر که منم شاه و رئیس
۲۱۲۰Nیک نشان دیگر آن که آن بلیس * ننهدش سر که منم شاه و رئیس
۲۱۲۱Qپس اگر ابلیس هم ساجد شدی * او نبودی آدم او غیری بُدی
۲۱۲۱Nپس اگر ابلیس هم ساجد شدی * او نبودی آدم او غیری بدی
۲۱۲۲Qهم سجودِ هر مَلَک میزانِ اوست * هم جحودِ آن عدو برهانِ اوست
۲۱۲۲Nهم سجود هر ملک میزان اوست * هم جحود آن عدو برهان اوست
۲۱۲۳Qهم گواهِ اوست اقرارِ مَلَک * هم گواهِ اوست کفرانِ سگک
۲۱۲۳Nهم گواه اوست اقرار ملک * هم گواه اوست کفران سگک