vol.2

Qūniyah Nicholson both

block:2041

ترک کردن آن مرد ناصح بعد از مبالغهٔ پند مغرور خرس را
۲۰۶۴Qآن مسلمان تَرکِ ابله کرد و تَفْت * زیرِ لب لاَحْول‌گویان باز رفت
۲۰۶۴Nآن مسلمان ترک ابله کرد و تفت * زیر لب لاحول‌گویان باز رفت
۲۰۶۵Qگفت چون از جِدّ و پندم وز جدال * در دلِ او بیش می‌زاید خیال
۲۰۶۵Nگفت چون از جد و پندم وز جدال * در دل او بیش می‌زاید خیال
۲۰۶۶Qپس رهِ پند و نصیحت بسته شد * امر أَعْرِضْ عَنْهُمْ* پیوسته شد
۲۰۶۶Nپس ره پند و نصیحت بسته شد * امر أَعْرِضْ عَنْهُمْ* پیوسته شد
۲۰۶۷Qچون دوایت می‌فزاید درد پس * قِصّه با طالب بگو بر خوان‌ عَبَس
۲۰۶۷Nچون دوایت می‌فزاید درد پس * قصه با طالب بگو بر خوان‌ عَبَسَ
۲۰۶۸Qچونک اعمی طالبِ حق آمدست * بهرِ فَقر او را نشاید سینه خَست
۲۰۶۸Nچون که اعمی طالب حق آمده ست * بهر فقر او را نشاید سینه خست
۲۰۶۹Qتو حریصی بر رشادِ مهتران * تا بیاموزند عام از سروران
۲۰۶۹Nتو حریصی بر رشاد مهتران * تا بیاموزند عام از سروران
۲۰۷۰Qاحمدا دیدی که قومی از ملوک * مستمع گشتند گشتی خوش که بُوک
۲۰۷۰Nاحمدا دیدی که قومی از ملوک * مستمع گشتند گشتی خوش که بوک
۲۰۷۱Qاین رئیسان یارِ دین گردند خَوش * بر عرب اینها سَرند و بر حَبَش
۲۰۷۱Nاین رئیسان یار دین گردند خوش * بر عرب اینها سرند و بر حبش
۲۰۷۲Qبگْذرد این صیت از بصره و تَبُوک * زانک ٱلنّاسُ عَلَی دِینِ ٱلْمُلُوک
۲۰۷۲Nبگذرد این صیت از بصره و تبوک * ز انکه الناس علی دین الملوک
۲۰۷۳Qزین سبب تو از ضریرِ مهتدی * رُو بگردانیدی و تنگ آمدی
۲۰۷۳Nزین سبب تو از ضریر مهتدی * رو بگردانیدی و تنگ آمدی
۲۰۷۴Qکندرین فُرصت کم افتد این مُناخ * تو ز یارانی و وقتِ تو فراخ
۲۰۷۴Nکه در این فرصت کم افتد این مناخ * تو ز یارانی و وقت تو فراخ
۲۰۷۵Qمزدحم می‌گردیَم در وقتِ تنگ * این نصیحت می‌کنم نه از خشم و جنگ
۲۰۷۵Nمزدحم می‌گردیم در وقت تنگ * این نصیحت می‌کنم نه از خشم و جنگ
۲۰۷۶Qاحمدا نزدِ خدا این یک ضریر * بهتر از صد قیصرست و صد وزیر
۲۰۷۶Nاحمدا نزد خدا این یک ضریر * بهتر از صد قیصر است و صد وزیر
۲۰۷۷Qیادِ ٱلنّاسُ مَعادِن هین بیار * معدنی باشد فزون از صد هزار
۲۰۷۷Nیاد الناس معادن هین بیار * معدنی باشد فزون از صد هزار
۲۰۷۸Qمعدنِ لعل و عقیقِ مکتنس * بهترست از صد هزاران کانِ مِس
۲۰۷۸Nمعدن لعل و عقیق مکتنس * بهتر است از صد هزاران کان مس
۲۰۷۹Qاحمدا اینجا ندارد مال سود * سینه باید پُر ز عشق و درد و دود
۲۰۷۹Nاحمدا اینجا ندارد مال سود * سینه باید پر ز عشق و درد و دود
۲۰۸۰Qاعمیّ روشن‌دل آمد در مبند * پند او را ده که حقِّ اوست پند
۲۰۸۰Nاعمی روشن‌ دل آمد در مبند * پند او را ده که حق اوست پند
۲۰۸۱Qگر دو سه ابله ترا مُنکِر شدند * تلخ کَیْ گردی چو هستی کان قند
۲۰۸۱Nگر دو سه ابله ترا منکر شدند * تلخ کی گردی چو هستی کان قند
۲۰۸۲Qگر دو سه ابله ترا تُهمت نهد * حق برای تو گواهی می‌دهد
۲۰۸۲Nگر دو سه ابله ترا تهمت نهند * حق برای تو گواهی می‌دهد
۲۰۸۳Qگفت از اقرارِ عالم فارغم * آنک حق باشد گواه او را چه غم
۲۰۸۳Nگفت از اقرار عالم فارغم * آن که حق باشد گواه او را چه غم
۲۰۸۴Qگر خفاشی را ز خورشیدی خوریست * آن دلیل آمد که آن خورشید نیست
۲۰۸۴Nگر خفاشی را ز خورشیدی خوری است * آن دلیل آمد که آن خورشید نیست
۲۰۸۵Qنفرتِ خفّاشکان باشد دلیل * که منم خورشیدِ تابانِ جلیل
۲۰۸۵Nنفرت خفاشکان باشد دلیل * که منم خورشید تابان جلیل
۲۰۸۶Qگر گُلابی را جُعَل راغب شود * آن دلیلِ ناگُلابی می‌کند
۲۰۸۶Nگر گلابی را جعل راغب شود * آن دلیل ناگلابی می‌کند
۲۰۸۷Qگر شود قلبی خریدارِ مِحَک * در مَحِکّی‌اش در آید نقص و شک
۲۰۸۷Nگر شود قلبی خریدار محک * در محکی‌اش در آید نقص و شک
۲۰۸۸Qدزد شب خواهد نه روز این را بدان * شب نِیَم روزم که تابم در جهان
۲۰۸۸Nدزد شب خواهد نه روز این را بدان * شب نی‌ام روزم که تابم در جهان
۲۰۸۹Qفارقم فاروقم و غلبیْروار * تا که کَهَ از من نمی‌یابد گذار
۲۰۸۹Nفارقم فاروقم و غلبیروار * تا که کاه از من نمی‌یابد گذار
۲۰۹۰Qآرد را پیدا کنم من از سُبُوس * تا نمایم کین نقوشست آن نُفوس
۲۰۹۰Nآرد را پیدا کنم من از سبوس * تا نمایم کاین نقوش است آن نفوس
۲۰۹۱Qمن چو میزانِ خدایم در جهان * وا نمایم هر سبک را از گران
۲۰۹۱Nمن چو میزان خدایم در جهان * وانمایم هر سبک را از گران
۲۰۹۲Qگاو را داند خدا گوساله‌ای * خر خریداری و در خور کاله‌ای
۲۰۹۲Nگاو را داند خدا گوساله‌ای * خر خریداری و در خور کاله‌ای
۲۰۹۳Qمن نه گاوم تا که گوساله‌م خَرَد * من نه خارم که اشتری از من چَرد
۲۰۹۳Nمن نه گاوم تا که گوساله‌م خرد * من نه خارم کاشتری از من چرد
۲۰۹۴Qاو گمان دارد که با من جور کرد * بلک از آیینهٔ من روفت گَرْد
۲۰۹۴Nاو گمان دارد که با من جور کرد * بلکه از آیینه‌ی من روفت گرد