block:2038
۱۹۹۳ | N | بود کوری کاو همیگفت الامان | * | من دو کوری دارم ای اهل زمان |
۱۹۹۴ | N | پس دو باره رحمتم آرید هان | * | چون دو کوری دارم و من در میان |
۱۹۹۵ | N | گفت یک کوریت میبینیم ما | * | آن دگر کوری چه باشد وانما |
۱۹۹۶ | N | گفت زشت آوازم و ناخوش نوا | * | زشت آوازی و کوری شد دوتا |
۱۹۹۷ | N | بانگ زشتم مایهی غم میشود | * | مهر خلق از بانگ من کم میشود |
۱۹۹۸ | N | زشت آوازم به هر جا که رود | * | مایهی خشم و غم و کین میشود |
۱۹۹۹ | N | بر دو کوری رحم را دوتا کنید | * | این چنین ناگنج را گنجا کنید |
۲۰۰۰ | N | زشتی آواز کم شد زین گله | * | خلق شد بر وی به رحمت یک دله |
۲۰۰۱ | N | کرد نیکو چون بگفت او راز را | * | لطف آواز دلش آواز را |
۲۰۰۲ | N | و انکه آواز دلش هم بد بود | * | آن سه کوری دوری سرمد بود |
۲۰۰۳ | N | لیک وهابان که بیعلت دهند | * | بو که دستی بر سر زشتش نهند |
۲۰۰۴ | N | چون که آوازش خوش و مظلوم شد | * | زو دل سنگین دلان چون موم شد |
۲۰۰۵ | N | نالهی کافر چو زشت است و شهیق | * | ز آن نمیگردد اجابت را رفیق |
۲۰۰۶ | N | اخْسَؤُا بر زشت آواز آمده ست | * | کاو ز خون خلق چون سگ بود مست |
۲۰۰۷ | N | چون که نالهی خرس رحمت کش بود | * | نالهات نبود چنین ناخوش بود |
۲۰۰۸ | N | دان که با یوسف تو گرگی کردهای | * | یا ز خون بیگناهی خوردهای |
۲۰۰۹ | N | توبه کن و ز خورده استفراغ کن | * | ور جراحت کهنه شد رو داغ کن |