vol.4

Qūniyah Nicholson both

block:4049

درآمدن سلیمان علیه السّلام هر روز در مسجد اقصی بعد از تمام شدن جهت عبادت و ارشاد عابدان و معتکفان و رُستن عقاقیر در مسجد
۱۲۸۷Qهر صباحی چون سلیمان آمدی * خاضع اندر مسجدِ اقصی شدی
۱۲۸۷Nهر صباحی چون سلیمان آمدی * خاضع اندر مسجد اقصی شدی
۱۲۸۸Qنَوگیاهی رُسته دیدی اندرو * پس بگفتی نام و نفعِ خود بگو
۱۲۸۸Nنو گیاهی رسته دیدی اندر او * پس بگفتی نام و نفع خود بگو
۱۲۸۹Qتو چه دارویی چیی نامت چِیَست * تو زیانِ کی و نفعت بر کیَست
۱۲۸۹Nتو چه دارویی چیی نامت چی است * تو زیان کی و نفعت بر کی است
۱۲۹۰Qپس بگفتی هر گیاهی فعل و نام * که من آن را جانم و این را حِمام
۱۲۹۰Nپس بگفتی هر گیاهی فعل و نام * که من آن را جانم و این را حمام
۱۲۹۱Qمن مَرین را زَهْرم و او را شَکَر * نامِ من اینست بر لَوْح از قَدَر
۱۲۹۱Nمن مر این را زهرم و او را شکر * نام من این است بر لوح از قدر
۱۲۹۲Qپس طبیبان از سلیمان ز آن گیا * عالم و دانا شدندی مُقْتَدَی
۱۲۹۲Nپس طبیبان از سلیمان ز آن گیا * عالم و دانا شدندی مقتدا
۱۲۹۳Qتا کُتُبهای طبیبی ساختند * جسم را از رنج می‌پرداختند
۱۲۹۳Nتا کتبهای طبیبی ساختند * جسم را از رنج می‌پرداختند
۱۲۹۴Qاین نُجوم و طِبّ وَحْیِ انبیاست * عقل و حِس را سوی بی‌سُوْ ره کجاست
۱۲۹۴Nاین نجوم و طب وحی انبیاست * عقل و حس را سوی بی‌سوره کجاست
۱۲۹۵Qعقلِ جُزْوِی عقلِ استخراج نیست * جز پذیرای فَن و محتاج نیست
۱۲۹۵Nعقل جزوی عقل استخراج نیست * جز پذیرای فن و محتاج نیست
۱۲۹۶Qقابلِ تعلیم و فهمست این خِرَد * لیک صاحب‌وَحْی تعلیمش دهد
۱۲۹۶Nقابل تعلیم و فهم است این خرد * لیک صاحب وحی تعلیمش دهد
۱۲۹۷Qجمله حِرفتها یقین از وَحْی بود * اوّلِ او لیک عقل آن را فزود
۱۲۹۷Nجمله حرفتها یقین از وحی بود * اول او لیک عقل آن را فزود
۱۲۹۸Qهیچ حِرفت را ببین کین عقلِ ما * تاند او آموختن بی‌اوستا
۱۲۹۸Nهیچ حرفت را ببین کاین عقل ما * تاند او آموختن بی‌اوستا
۱۲۹۹Qگرچه اندر مکر مُوی اِشکاف بُد * هیچ پیشه رام بی‌اُسْتا نشد
۱۲۹۹Nگر چه اندر مکر موی اشکاف بد * هیچ پیشه رام بی‌استا نشد
۱۳۰۰Qدانشِ پیشه ازین عقل ار بُدی * پیشهٔ بی‌اوستا حاصل شدی
۱۳۰۰Nدانش پیشه از این عقل ار بدی * پیشه‌ی بی‌اوستا حاصل شدی