vol.4

Qūniyah Nicholson both

block:4048

نشستن دیو بر مقام سلیمان علیه السّلام و تشبّه کردن او به کارهای سلیمان علیه السّلام و فرق ظاهر میان هر دو سلیمان و دیو خویشتن را سلیمان بن داود نام کردن
۱۲۶۳Qورچه عقلت هست با عقلِ دگر * یار باش و مشورت کن ای پدر
۱۲۶۳Nور چه عقلت هست با عقل دگر * یار باش و مشورت کن ای پدر
۱۲۶۴Qبا دو عقل از بس بلاها و ارهی * پای خود بر اوجِ گردونها نهی
۱۲۶۴Nبا دو عقل از بس بلاها وارهی * پای خود بر اوج گردونها نهی
۱۲۶۵Qدیو گر خود را سلیمان نام کرد * مُلک بُرد و مملکَت را رام کرد
۱۲۶۵Nدیو گر خود را سلیمان نام کرد * ملک برد و مملکت را رام کرد
۱۲۶۶Qصورتِ کارِ سلیمان دیده بود * صورت اندر سرِّ دیوی می‌نمود
۱۲۶۶Nصورت کار سلیمان دیده بود * صورت اندر سر دیوی می‌نمود
۱۲۶۷Qخلق گفتند این سلیمان بی‌صفاست * از سلیمان تا سلیمان فرق‌هاست
۱۲۶۷Nخلق گفتند این سلیمان بی‌صفاست * از سلیمان تا سلیمان فرق‌هاست
۱۲۶۸Qاو چو بیداریست این همچون وَسَن * همچنانک آن حَسَن با این حَسَن
۱۲۶۸Nاو چو بیداری است این همچون وسن * همچنان که آن حسن با این حسن
۱۲۶۹Qدیو می‌گفتی که حق بر شکلِ من * صورتی کردست خوش بر اهرمن
۱۲۶۹Nدیو می‌گفتی که حق بر شکل من * صورتی کرده ست خوش بر اهرمن
۱۲۷۰Qدیو را حق صورتِ من داده است * تا نَیَندازد شما را او بشَسْت
۱۲۷۰Nدیو را حق صورت من داده است * تا نیندازد شما را او به شست
۱۲۷۱Qگر پدید آید بدعوی زینهار * صورتِ او را مدارید اعتبار
۱۲۷۱Nگر پدید آید به دعوی زینهار * صورت او را مدارید اعتبار
۱۲۷۲Qدیوشان از مَکْر این می‌گفت لیک * می‌نمود این عکس در دلهای نیک
۱۲۷۲Nدیوشان از مکر این می‌گفت لیک * می‌نمود این عکس در دلهای نیک
۱۲۷۳Qنیست بازی با مُمَیِّز خاصه او * که بود تمییز و عقلش غَیْب‌گُو
۱۲۷۳Nنیست بازی با ممیز خاصه او * که بود تمییز و عقلش غیب گو
۱۲۷۴Qهیچ سِحر و هیچ تلبیس و دغَل * می‌نبندد پَرده بر اهلِ دُوَل
۱۲۷۴Nهیچ سحر و هیچ تلبیس و دغل * می‌نبندد پرده بر اهل دول
۱۲۷۵Qپس همی‌گفتند با خود در جواب * بازگونه می‌روی ای کژ خطاب
۱۲۷۵Nپس همی‌گفتند با خود در جواب * باژگونه می‌روی ای کج خطاب
۱۲۷۶Qبازگونه رفت خواهی همچنین * سوی دوزخ اسفل اندر سافلین
۱۲۷۶Nباژگونه رفت خواهی همچنین * سوی دوزخ اسفل اندر سافلین
۱۲۷۷Qاو اگر معزول گشتست و فقیر * هست در پیشانِیَش بَدرِ مُنیر
۱۲۷۷Nاو اگر معزول گشته است و فقیر * هست در پیشانی‌اش بدر منیر
۱۲۷۸Qتو اگر انگشتری را بُرده‌ای * دوزخی چون زَمْهَریر افسرده‌ای
۱۲۷۸Nتو اگر انگشتری را برده‌ای * دوزخی چون زمهریر افسرده‌ای
۱۲۷۹Qما ببَوْش و عارض و طاق و طُرنُبْ * سَر کجا که خود همی‌ننُهیم سُنْب
۱۲۷۹Nما به بوش و عارض و طاق و طرنب * سر کجا که خود همی‌ننهیم سنب
۱۲۸۰Qور بغفلت ما نهیم او را جَبین * پنجه‌ٔ مانع بر آید از زمین
۱۲۸۰Nور به غفلت ما نهیم او را جبین * پنجه‌ی مانع بر آید از زمین
۱۲۸۱Qکه منه آن سَر مرین سَرْ زیر را * هین مُکن سجده مرین اِدْبار را
۱۲۸۱Nکه منه آن سر مر این سر زیر را * هین مکن سجده مر این ادبار را
۱۲۸۲Qکردمی من شرحِ این بس جان‌فزا * گر نبودی غیرت و رشکِ خدا
۱۲۸۲Nکردمی من شرح این بس جان فزا * گر نبودی غیرت و رشک خدا
۱۲۸۳Qهم قناعت کن تو بپذیر این قَدَر * تا بگویم شرحِ این وقتی دگر
۱۲۸۳Nهم قناعت کن تو بپذیر این قدر * تا بگویم شرح این وقتی دگر
۱۲۸۴Qنامِ خود کرده سلیمانِ نَبی * رُوی پوشی می‌کند بر هر صَبی
۱۲۸۴Nنام خود کرده سلیمان نبی * روی پوشی می‌کند بر هر صبی
۱۲۸۵Qدر گذر از صورت و از نام خیز * از لَقَب و ز نام در معنی گریز
۱۲۸۵Nدر گذر از صورت و از نام خیز * از لقب و ز نام در معنی گریز
۱۲۸۶Qپس بپُرس از حدِّ او و ز فعلِ او * در میانِ حدّ و فعل او را بجُو
۱۲۸۶Nپس بپرس از حد او و ز فعل او * در میان حد و فعل او را بجو