block:2039
| ۲۰۱۰ | Q | خرس هم از اژدها چون و ارهید | * | و آن کرم ز آن مردِ مردانه بدید |
| ۲۰۱۰ | N | خرس هم از اژدها چون وارهید | * | و آن کرم ز آن مرد مردانه بدید |
| ۲۰۱۱ | Q | چون سگِ اصحابِ کهف آن خرس زار | * | شد ملازم در پیِ آن بُردبار |
| ۲۰۱۱ | N | چون سگ اصحاب کهف آن خرس زار | * | شد ملازم در پی آن بردبار |
| ۲۰۱۲ | Q | آن مسلْمان سَر نهاد از خستگی | * | خِرس حارس گشت از دلبستگی |
| ۲۰۱۲ | N | آن مسلمان سر نهاد از خستگی | * | خرس حارس گشت از دل بستگی |
| ۲۰۱۳ | Q | آن یکی بگذْشت و گفتش حال چیست | * | ای برادر مر ترا این خرس کیست |
| ۲۰۱۳ | N | آن یکی بگذشت و گفتش حال چیست | * | ای برادر مر ترا این خرس کیست |
| ۲۰۱۴ | Q | قصِّه واگفت و حدیثِ اژدها | * | گفت بر خرسی منه دل ابلها |
| ۲۰۱۴ | N | قصه واگفت و حدیث اژدها | * | گفت بر خرسی منه دل ابلها |
| ۲۰۱۵ | Q | دوستی ابله بَتَر از دشمنیست | * | او بهَر حیله که دانی راندنیست |
| ۲۰۱۵ | N | دوستی ابله بتر از دشمنی است | * | او بهر حیله که دانی راندنی است |
| ۲۰۱۶ | Q | گفت و الله از حسودی گفت این | * | ورنه خرسی چه نْگری این مِهر بین |
| ۲۰۱۶ | N | گفت و الله از حسودی گفت این | * | ور نه خرسی چه نگری این مهر بین |
| ۲۰۱۷ | Q | گفت مهرِ ابلهان عِشْوهدِه است | * | این حسودیّ من از مِهرش به است |
| ۲۰۱۷ | N | گفت مهر ابلهان عشوهده است | * | این حسودی من از مهرش به است |
| ۲۰۱۸ | Q | هَی بیا با من بران این خرس را | * | خرس را مگْزین مَهِلْ همجنس را |
| ۲۰۱۸ | N | هی بیا با من بران این خرس را | * | خرس را مگزین مهل هم جنس را |
| ۲۰۱۹ | Q | گفت رَو رَو کارِ خود کن ای حسود | * | گفت کارم این بُد و رِزقت نبود |
| ۲۰۱۹ | N | گفت رو رو کار خود کن ای حسود | * | گفت کارم این بد و رزقت نبود |
| ۲۰۲۰ | Q | من کم از خرسی نباشم ای شریف | * | ترکِ او کن تا مَنَت باشم حریف |
| ۲۰۲۰ | N | من کم از خرسی نباشم ای شریف | * | ترک او کن تا منت باشم حریف |
| ۲۰۲۱ | Q | بر تو دل میلرزدم ز اندیشهای | * | با چنین خرسی مَرو در بیشهای |
| ۲۰۲۱ | N | بر تو دل میلرزدم ز اندیشهای | * | با چنین خرسی مرو در بیشهای |
| ۲۰۲۲ | Q | این دلم هرگز نلرزید از گزاف | * | نور حقّست این نه دعوی و نه لاف |
| ۲۰۲۲ | N | این دلم هرگز نلرزید از گزاف | * | نور حق است این نه دعوی و نه لاف |
| ۲۰۲۳ | Q | مُومنم یَنْظُر بِنورِ ٱللَّه شده | * | هان و هان بگریز ازین آتشکده |
| ۲۰۲۳ | N | مومنم ینظر بنور اللَّه شده | * | هان و هان بگریز از این آتشکده |
| ۲۰۲۴ | Q | این همه گفت و بگوشش در نرفت | * | بدگمانی مرد را سّدیست زفت |
| ۲۰۲۴ | N | این همه گفت و به گوشش در نرفت | * | بد گمانی مرد را سدی است زفت |
| ۲۰۲۵ | Q | دستِ او بگْرفت و دست از وی کشید | * | گفت رفتم چون نهای یارِ رشید |
| ۲۰۲۵ | N | دست او بگرفت و دست از وی کشید | * | گفت رفتم چون نهای یار رشید |
| ۲۰۲۶ | Q | گفت رَوْ بر من تو غمخواره مباش | * | بو ٱلْفُضولا معرفت کمتر تراش |
| ۲۰۲۶ | N | گفت رو بر من تو غم خواره مباش | * | بو الفضولا معرفت کمتر تراش |
| ۲۰۲۷ | Q | باز گفتش من عدوی تو نیَم | * | لطف باشد گر بیایی در پَیَم |
| ۲۰۲۷ | N | باز گفتش من عدوی تو نیام | * | لطف باشد گر بیایی در پیام |
| ۲۰۲۸ | Q | گفت خوابستم مرا بگْذار و رَوْ | * | گفت آخر یار را منقاد شَوْ |
| ۲۰۲۸ | N | گفت خوابستم مرا بگذار و رو | * | گفت آخر یار را منقاد شو |
| ۲۰۲۹ | Q | تا بخُسبی در پناهِ عاقِلی | * | در جِوارِ دوستی صاحب دلی |
| ۲۰۲۹ | N | تا بخسبی در پناه عاقلی | * | در جوار دوستی صاحب دلی |
| ۲۰۳۰ | Q | در خیال افتاد مرد از جِدِّ او | * | خشمگین شد زود گردانید رُو |
| ۲۰۳۰ | N | در خیال افتاد مرد از جد او | * | خشمگین شد زود گردانید رو |
| ۲۰۳۱ | Q | کین مگر قصدِ من آمد خونیست | * | یا طمع دارد گدا و تونیست |
| ۲۰۳۱ | N | کاین مگر قصد من آمد خونی است | * | یا طمع دارد گدا و تونی است |
| ۲۰۳۲ | Q | یا گِرَو بستست با یاران بدین | * | که بترساند مرا زین همنشین |
| ۲۰۳۲ | N | یا گرو بسته ست با یاران بدین | * | که بترساند مرا زین هم نشین |
| ۲۰۳۳ | Q | خود نیامد هیچ از خُبثِ سِرش | * | یک گمانِ نیک اندر خاطرش |
| ۲۰۳۳ | N | خود نیامد هیچ از خبث سرش | * | یک گمان نیک اندر خاطرش |
| ۲۰۳۴ | Q | ظَنّ نیکش جملگی بر خِرس بود | * | او مگر مر خرس را هم جنس بود |
| ۲۰۳۴ | N | ظن نیکش جملگی بر خرس بود | * | او مگر مر خرس را هم جنس بود |
| ۲۰۳۵ | Q | عاقلی را از سگی تُهمت نهاد | * | خرس را دانست اهلِ مِهر و داد |
| ۲۰۳۵ | N | عاقلی را از سگی تهمت نهاد | * | خرس را دانست اهل مهر و داد |