vol.4

Qūniyah Nicholson both

block:4126

title of 4126
۳۳۰۰Nهمچو پیغمبر ز گفتن و ز نثار * توبه آرم روز من هفتاد بار
۳۳۰۱Nلیک آن مستی شود توبه شکن * منسی است این مستی تن جامه کن
۳۳۰۲Nحکمت اظهار تاریخ دراز * مستیی انداخت بر دانای راز
۳۳۰۳Nراز پنهان را چنین طبل و علم * آب جوشان گشته از جف القلم
۳۳۰۴Nرحمت بی‌حد روانه هر زمان * خفته‌اید از درک آن ای مردمان
۳۳۰۵Nجامه‌ی خفته خورد از جوی آب * خفته اندر خواب جویای سراب
۳۳۰۶Nمی‌دود کانجای بوی آب هست * زین تفکر راه را بر خویش بست
۳۳۰۷Nز انکه آن جا گفت ز ینجا دور شد * بر خیالی از حقی مهجور شد
۳۳۰۸Nدور بینانند و بس خفته روان * رحمتی آریدشان ای رهروان
۳۳۰۹Nمن ندیدم تشنگی خواب آورد * خواب آرد تشنگی بی‌خرد
۳۳۱۰Nخود خرد آن است کاو از حق چرید * نه خرد کان را عطارد آورید