vol.4

Qūniyah Nicholson both

block:4101

title of 4101
۲۵۸۵Nاحمد آخر زمان را انتقال * در ربیع اول آید بی‌جدال
۲۵۸۶Nچون خبر یابد دلش زین وقت نقل * عاشق آن وقت گردد او به عقل
۲۵۸۷Nچون صفر آید شود شاد از صفر * که پس این ماه می‌سازم سفر
۲۵۸۸Nهر شبی تا روز زین شوق هدی * ای رفیق راه اعلی می‌زدی
۲۵۸۹Nگفت آن کس که مرا مژده دهد * چون صفر پای از جهان بیرون نهد
۲۵۹۰Nکه صفر بگذشت و شد ماه ربیع * مژده‌ور باشم مر او را و شفیع
۲۵۹۱Nگفت عکاشه صفر بگذشت و رفت * گفت که جنت ترا ای شیر زفت
۲۵۹۲Nدیگری آمد که بگذشت آن صفر * گفت عکاشه ببرد از مژده بر
۲۵۹۳Nپس رجال از نقل عالم شادمان * و ز بقایش شادمان این کودکان
۲۵۹۴Nچون که آب خوش ندید آن مرغ کور * پیش او کوثر نماید آب شور
۲۵۹۵Nهمچنین موسی کرامت می‌شمرد * که نگردد صاف اقبال تو درد
۲۵۹۶Nگفت احسنت و نکو گفتی و لیک * تا کنم من مشورت با یار نیک