vol.4

Qūniyah Nicholson both

block:4092

title of 4092
۲۴۴۱Nحمله بردند اسپه جسمانیان * جانب قلعه و دژ روحانیان
۲۴۴۲Nتا فرو گیرند بر در بند غیب * تا کسی ناید از آن سو پاک جیب
۲۴۴۳Nغازیان حمله‌ی غزا چون کم برند * کافران بر عکس حمله آورند
۲۴۴۴Nغازیان غیب چون از حلم خویش * حمله ناوردند بر تو زشت کیش
۲۴۴۵Nحمله بردی سوی در بندان غیب * تا نیایند این طرف مردان غیب
۲۴۴۶Nچنگ در صلب و رحمها در زدی * تا که شارع را بگیری از بدی
۲۴۴۷Nچون بگیری شه رهی که ذو الجلال * بر گشاده‌ست از برای انتسال
۲۴۴۸Nسد شدی در بندها را ای لجوج * کوری تو کرد سرهنگی خروج
۲۴۴۹Nنک منم سرهنگ هنگت بشکنم * نک به نامش نام و ننگت بشکنم
۲۴۵۰Nتو هلا در بندها را سخت بند * چند گاهی بر سبال خود بخند
۲۴۵۱Nسبلتت را بر کند یک یک قدر * تا بدانی کالقدر یعمی الحذر
۲۴۵۲Nسبلت تو تیزتر یا آن عاد * که همی‌لرزید از دمشان بلاد
۲۴۵۳Nتو ستیزه روتری یا آن ثمود * که نیامد مثل ایشان در وجود
۲۴۵۴Nصد از اینها گر بگویم تو کری * بشنوی و ناشنوده آوری
۲۴۵۵Nتوبه کردم از سخن کانگیختم * بی‌سخن من داروت آمیختم
۲۴۵۶Nکه نهم بر ریش خامت تا پزد * یا بسوزد ریش و ریشه‌ات تا ابد
۲۴۵۷Nتا بدانی که خبیر است ای عدو * می‌دهد هر چیز را در خورد او
۲۴۵۸Nکی کژی کردی و کی کردی تو شر * که ندیدی لایقش در پی اثر
۲۴۵۹Nکی فرستادی دمی بر آسمان * نیکیی کز پی نیامد مثل آن
۲۴۶۰Nگر مراقب باشی و بیدار تو * بینی هر دم پاسخ کردار تو
۲۴۶۱Nچون مراقب باشی و گیری رسن * حاجتت ناید قیامت آمدن
۲۴۶۲Nآن که رمزی را بداند او صحیح * حاجتش ناید که گویندش صریح
۲۴۶۳Nاین بلا از کودنی آید ترا * که نکردی فهم نکته و رمزها
۲۴۶۴Nاز بدی چون دل سیاه و تیره شد * فهم کن اینجا نشاید خیره شد
۲۴۶۵Nور نه خود تیری شود آن تیرگی * در رسد در تو جزای خیرگی
۲۴۶۶Nور نیاید تیر از بخشایش است * نه پی نادیدن آلایش است
۲۴۶۷Nهین مراقب باش گر دل بایدت * کز پی هر فعل چیزی زایدت
۲۴۶۸Nور ازین افزون ترا همت بود * از مراقب کار بالاتر رود