vol.4

Qūniyah Nicholson both

block:4026

title of 4026
۶۵۳Nای رسولان می‌فرستمتان رسول * رد من بهتر شما را از قبول
۶۵۴Nپیش بلقیس آن چه دیدید از عجب * باز گویید از بیابان ذهب
۶۵۵Nتا بداند که به زر طامع نه‌ایم * ما زر از زر آفرین آورده‌ایم
۶۵۶Nآن که گر خواهد همه خاک زمین * سر به سر زر گردد و در ثمین
۶۵۷Nحق برای آن کند ای زر گزین * روز محشر این زمین را نقره‌گین
۶۵۸Nفارغیم از زر که ما بس پر فنیم * خاکیان را سر به سر زرین کنیم
۶۵۹Nاز شما کی کدیه‌ی زر می‌کنیم * ما شما را کیمیاگر می‌کنیم
۶۶۰Nترک آن گیرید گر ملک سباست * که برون آب و گل بس ملکهاست
۶۶۱Nتخته بند است آن که تختش خوانده‌ای * صدر پنداری و بر در مانده‌ای
۶۶۲Nپادشاهی نیستت بر ریش خود * پادشاهی چون کنی بر نیک و بد
۶۶۳Nبی‌مراد تو شود ریشت سپید * شرم دار از ریش خود ای کژ امید
۶۶۴Nمالک الملک است هر کش سر نهد * بی‌جهان خاک صد ملکش دهد
۶۶۵Nلیک ذوق سجده‌ای پیش خدا * خوشتر آید از دو صد دولت ترا
۶۶۶Nپس بنالی که نخواهم ملکها * ملک آن سجده مسلم کن مرا
۶۶۷Nپادشاهان جهان از بد رگی * بو نبردند از شراب بندگی
۶۶۸Nور نه ادهم‌وار سر گردان و دنگ * ملک را بر هم زدندی بی‌درنگ
۶۶۹Nلیک حق بهر ثبات این جهان * مهرشان بنهاد بر چشم و دهان
۶۷۰Nتا شود شیرین بر ایشان تخت و تاج * که ستانیم از جهان داران خراج
۶۷۱Nاز خراج ار جمع آری زر چو ریگ * آخر آن از تو بماند مرده ریگ
۶۷۲Nهمره جانت نگردد ملک و زر * زر بده سرمه ستان بهر نظر
۶۷۳Nتا ببینی کاین جهان چاهی است تنگ * یوسفانه آن رسن آری به چنگ
۶۷۴Nتا بگوید چون ز چاه آیی به بام * جان که یا بشرای هذا لی غلام
۶۷۵Nهست در چاه انعکاسات نظر * کمترین آن که نماید سنگ زر
۶۷۶Nوقت بازی کودکان را ز اختلال * می‌نماید آن خزفها زر و مال
۶۷۷Nعارفانش کیمیاگر گشته‌اند * تا که شد کانها بر ایشان نژند