vol.2

Qūniyah Nicholson both

block:2049

گفتن شیخی ابویزید را کی کعبه منم گرد من طوافی می کن
۲۲۱۸Qسوی مکّه شیخِ اُمّت بایزید * از برای حجّ و عُمره می‌دوید
۲۲۱۸Nسوی مکه شیخ امت بایزید * از برای حج و عمره می‌دوید
۲۲۱۹Qاو بِهَر شهری که رفتی از نخست * مر عزیزان را بکردی بازْ جُست
۲۲۱۹Nاو به هر شهری که رفتی از نخست * مر عزیزان را بکردی باز جست
۲۲۲۰Qگِرْد می‌گشتی که اندر شهر کیست * کو بر ارکانِ بصیرت متّکیست
۲۲۲۰Nگرد می‌گشتی که اندر شهر کیست * کاو بر ارکان بصیرت متکی است
۲۲۲۱Qگفت حقّ اندر سفر هر جا روی * باید اوّل طالبِ مردی شوی
۲۲۲۱Nگفت حق اندر سفر هر جا روی * باید اول طالب مردی شوی
۲۲۲۲Qقصدِ گنجی کن که این سود و زیان * در تَبع آید تو آنرا فرع دان
۲۲۲۲Nقصد گنجی کن که این سود و زیان * در تبع آید تو آن را فرع دان
۲۲۲۳Qهر که کارد قصدِ گندم باشدش * کاه خود اندر تبع می‌آیدش
۲۲۲۳Nهر که کارد قصد گندم باشدش * کاه خود اندر تبع می‌آیدش
۲۲۲۴Nکه بکاری بر نیاید گندمی * مردمی جو مردمی جو مردمی
۲۲۲۵Qقصدِ کعبه کن چو وقتِ حج بود * چونک رفتی مکّه هم دیده شود
۲۲۲۵Nقصد کعبه کن چو وقت حج بود * چون که رفتی مکه هم دیده شود
۲۲۲۶Qقصد در معراج دیدِ دوست بود * در تبع عرش و ملایک هم نمود
۲۲۲۶Nقصد در معراج دید دوست بود * در تبع عرش و ملایک هم نمود