vol.2

Qūniyah Nicholson both

block:2047

تنها کردن باغبان صوفی و فقیه و عَلَوی را از همدیگر
۲۱۶۷Qباغبانی چون نظر در باغ کرد * دید چون دزدان بباغِ خود سه مرد
۲۱۶۷Nباغبانی چون نظر در باغ کرد * دید چون دزدان به باغ خود سه مرد
۲۱۶۸Qیک فقیه و یک شریف و صوفیی * هر یکی شوخی بَدی لایُوفیی
۲۱۶۸Nیک فقیه و یک شریف و صوفیی * هر یکی شوخی بدی لایوفیی
۲۱۶۹Qگفت با اینها مرا صد حُجّتست * لیک جمع‌اند و جماعت قوّتست
۲۱۶۹Nگفت با اینها مرا صد حجت است * لیک جمع‌اند و جماعت قوت است
۲۱۷۰Qبر نیایم یک تنه با سه نفر * پس ببّرمشان نُخُست از همدگر
۲۱۷۰Nبر نیایم یک تنه با سه نفر * پس ببرمشان نخست از همدگر
۲۱۷۱Qهر یکی را من بسویی افکنم * چونک تنها شد سِبیلش بر کَنم
۲۱۷۱Nهر یکی را من به سویی افکنم * چون که تنها شد سبیلش بر کنم
۲۱۷۲Qحیله کرد و کرد صوفی را براه * تا کند یارانْش را با او تَباه
۲۱۷۲Nحیله کرد و کرد صوفی را به راه * تا کند یارانش را با او تباه
۲۱۷۳Qگفت صوفی را بَرو سوی وثاق * یک گلیم آور برای این رِفاق
۲۱۷۳Nگفت صوفی را برو سوی وثاق * یک گلیم آور برای این رفاق
۲۱۷۴Qرفت صوفی گفت خلوت با دو یار * تو فقیهی وین شریفِ نامدار
۲۱۷۴Nرفت صوفی گفت خلوت با دو یار * تو فقیهی وین شریف نامدار
۲۱۷۵Qما بفتوی تو نانی می‌خَوریم * ما بپَرِّ دانشِ تو می‌پَریم
۲۱۷۵Nما به فتوی تو نانی می‌خوریم * ما به پر دانش تو می‌پریم
۲۱۷۶Qوین دگر شَه‌زاده و سلطانِ ماست * سیّدست از خاندانِ مصطفاست
۲۱۷۶Nوین دگر شه زاده و سلطان ماست * سید است از خاندان مصطفاست
۲۱۷۷Qکیست آن صوفی شکم خوارِ خسیس * تا بود با چون شما شاهان جلیس
۲۱۷۷Nکیست آن صوفی شکم خوار خسیس * تا بود با چون شما شاهان جلیس
۲۱۷۸Qچون بیاید مر و را پنبه کنید * هفته‌ای بر باغ و راغِ من زنید
۲۱۷۸Nچون بیاید مر و را پنبه کنید * هفته‌ای بر باغ و راغ من زنید
۲۱۷۹Qباغ چه بود جانِ من آنِ شماست * ای شما بوده مرا چون چشمِ راست
۲۱۷۹Nباغ چه بود جان من آن شماست * ای شما بوده مرا چون چشم راست
۲۱۸۰Qوسوسه کرد و مریشان را فریفت * آه کز یاران نمی‌باید شِکیفت
۲۱۸۰Nوسوسه کرد و مر ایشان را فریفت * آه کز یاران نمی‌باید شکیفت
۲۱۸۱Qچون برَه کردند صوفی را و رفت * خصم شد اندر پَیَش با چوبِ زفت
۲۱۸۱Nچون به ره کردند صوفی را و رفت * خصم شد اندر پیش با چوب زفت
۲۱۸۲Qگفت ای سگ صوفیی باشد که تیز * اندر آیی باغِ ما تو از ستیز
۲۱۸۲Nگفت ای سگ! صوفیی باشد که تیز * اندر آیی باغ ما تو از ستیز
۲۱۸۳Qاین جُنَیْدت ره نمود و بایزید * از کدامین شیخ و پیرت این رسید
۲۱۸۳Nاین جنیدت ره نمود و بایزید * از کدامین شیخ و پیرت این رسید
۲۱۸۴Qکوفت صوفی را چو تنها یافتش * نیم کُشتش کرد و سر بشْکافتش
۲۱۸۴Nکوفت صوفی را چو تنها یافتش * نیم کشتش کرد و سر بشکافتش
۲۱۸۵Qگفت صوفی آنِ من بگْذشت لیک * ای رفیقان پاسِ خود دارید نیک
۲۱۸۵Nگفت صوفی آن من بگذشت لیک * ای رفیقان پاس خود دارید نیک
۲۱۸۶Qمر مرا اغیار دانستید هان * نیستم اغیارتر زین قلتبان
۲۱۸۶Nمر مرا اغیار دانستید هان * نیستم اغیارتر زین قلتبان
۲۱۸۷Qآنچ من خوردم شما را خوردنیست * وین چنین شربت جزای هر دنیست
۲۱۸۷Nاین چه من خوردم شما را خوردنی است * وین چنین شربت جزای هر دنی است
۲۱۸۸Qاین جهان کوهست و گفت‌وگوی تو * از صدا هم باز آید سوی تو
۲۱۸۸Nاین جهان کوه است و گفت‌وگوی تو * از صدا هم باز آید سوی تو
۲۱۸۹Qچون ز صوفی گشت فارغ باغبان * یک بهانه کرد ز آن پس جنسِ آن
۲۱۸۹Nچون ز صوفی گشت فارغ باغبان * یک بهانه کرد ز آن پس جنس آن
۲۱۹۰Qکای شریفِ من بَرْو سوی وثاق * که ز بهرِ چاشت پختم من رُقاق
۲۱۹۰Nکای شریف من برو سوی وثاق * که ز بهر چاشت پختم من رقاق
۲۱۹۱Qبر دَرِ خانه بگو قَیْماز را * تا بیارد آن رُقاق و قاز را
۲۱۹۱Nبر در خانه بگو قیماز را * تا بیارد آن رقاق و قاز را
۲۱۹۲Qچون برَه کردش بگفت ای تیزبین * تو فقیهی ظاهرست این و یقین
۲۱۹۲Nچون به ره کردش بگفت ای تیز بین * تو فقیهی ظاهر است این و یقین
۲۱۹۳Qاو شریفی می‌کند دعوی سرد * مادرِ او را که داند تا کی کرد
۲۱۹۳Nاو شریفی می‌کند دعوی سرد * مادر او را که داند تا که کرد
۲۱۹۴Qبر زن و بر فعلِ زن دل می‌نهید * عقلِ ناقص و آنگهانی اعتماد
۲۱۹۴Nبر زن و بر فعل زن دل می‌نهید * عقل ناقص و آن گهانی اعتماد
۲۱۹۵Qخویشتن را بر عَلی و بر نَبی * بسته است اندر زمانه بس غَبی
۲۱۹۵Nخویشتن را بر علی و بر نبی * بسته است اندر زمانه بس غبی
۲۱۹۶Qهر که باشد از زنا و زانیان * این بَرَد ظن در حقِ رّبانیان
۲۱۹۶Nهر که باشد از زنا و زانیان * این برد ظن در حق ربانیان
۲۱۹۷Qهر که بر گردد سرش از چرخها * همچو خود گردنده بیند خانه را
۲۱۹۷Nهر که بر گردد سرش از چرخها * همچو خود گردنده بیند خانه را
۲۱۹۸Qآنچ گفت آن باغبانِ بو ٱلفُضول * حالِ او بُد دُور از اولادِ رسول
۲۱۹۸Nآن چه گفت آن باغبان بو الفضول * حال او بد، دور از اولاد رسول
۲۱۹۹Qگر نبودی او نتیجهٔ مُرْتَدان * کَی چنین گفتی برای خاندان
۲۱۹۹Nگر نبودی او نتیجه مرتدان * کی چنین گفتی برای خاندان
۲۲۰۰Qخواند افسونها شنید آن را فقیه * در پَیَش رفت آن ستمکارِ سفیه
۲۲۰۰Nخواند افسونها شنید آن را فقیه * در پیش رفت آن ستمکار سفیه
۲۲۰۱Qگفت ای خر اندر این باغت که خواند * دزدی از پیغامبرت میراث ماند
۲۲۰۱Nگفت ای خر اندر این باغت که خواند * دزدی از پیغمبرت میراث ماند
۲۲۰۲Qشیر را بچّه همی‌ماند بدو * تو بپیغامبر بچه مانی بگو
۲۲۰۲Nشیر را بچه همی‌ماند بدو * تو به پیغمبر به چه مانی بگو
۲۲۰۳Qبا شریف آن کرد مردِ مُلْتجی * که کند با آلِ یاسین خارجی
۲۲۰۳Nبا شریف آن کرد مرد ملتجی * که کند با آل یاسین خارجی
۲۲۰۴Qتا چه کین دارند دایم دیو و غُول * چون یزید و شِمْر با آلِ رسول
۲۲۰۴Nتا چه کین دارند دایم دیو و غول * چون یزید و شمر با آل رسول
۲۲۰۵Qشد شریف از زخمِ آن ظالم خراب * با فقیه او گفت ما جَستیم از آب
۲۲۰۵Nشد شریف از زخم آن ظالم خراب * با فقیه او گفت ما جستیم از آب
۲۲۰۶Qپای دار اکنون که ماندی فرد و کَم * چون دُهُل شو زخم می‌خور بر شکم
۲۲۰۶Nپای دار اکنون که ماندی فرد و کم * چون دهل شو! زخم می‌خور بر شکم!
۲۲۰۷Qگر شریف و لایق و همدم نِیَم * از چنین ظالم ترا من کم نِیَم
۲۲۰۷Nگر شریف و لایق و هم دم نی‌ام * از چنین ظالم تو را من کم نی‌ام
۲۲۰۸Qشد ازو فارغ بیامد کای فقیه * چه فقیهی ای تو ننگِ هر سفیه
۲۲۰۸Nشد از او فارغ بیامد کای فقیه * چه فقیهی؟ ای تو ننگ هر سفیه
۲۲۰۹Qفتوی‌ات اینست ای ببریده دست * کاندر آیی و نگویی امر هَست
۲۲۰۹Nفتوی‌ات این است ای ببریده دست * کاندر آیی و نگویی امر هست؟
۲۲۱۰Qاین چنین رُخْصت بخواندی در وَسیط * یا بُدست این مسئله اندر مُحیط
۲۲۱۰Nاین چنین رخصت بخواندی در وسیط * یا بدست این مسئله اندر محیط
۲۲۱۱Qگفت حقَّستت بزن دستت رسید * این سزای آنک از یاران بُرید
۲۲۱۱Nگفت حق استت بزن دستت رسید * این سزای آن که از یاران برید