vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3216

title of 3216
۴۴۷۳Nدید پیغمبر یکی جوقی اسیر * که همی‌بردند و ایشان در نفیر
۴۴۷۴Nدیدشان در بند آن آگاه شیر * می نظر کردند در وی زیر زیر
۴۴۷۵Nتا همی‌خایید هر یک از غضب * بر رسول صدق دندانها و لب
۴۴۷۶Nزهره نه با آن غضب که دم زنند * ز انکه در زنجیر قهر ده منند
۴۴۷۷Nمی‌کشاندشان موکل سوی شهر * می‌برد از کافرستانشان به قهر
۴۴۷۸Nنه فدایی می‌ستاند نه زری * نه شفاعت می‌رسد از سروری
۴۴۷۹Nرحمت عالم همی‌گویند و او * عالمی را می‌برد حلق و گلو
۴۴۸۰Nبا هزار انکار می‌رفتند راه * زیر لب طعنه زنان بر کار شاه
۴۴۸۱Nچاره‌ها کردیم و اینجا چاره نیست * خود دل این مرد کم از خاره نیست
۴۴۸۲Nما هزاران مرد شیر الپ ارسلان * با دو سه عریان سست نیم جان
۴۴۸۳Nاین چنین درمانده‌ایم از کژروی است * یا ز اخترهاست یا خود جادوی است
۴۴۸۴Nبخت ما را بر درید آن بخت او * تخت ما شد سر نگون از تخت او
۴۴۸۵Nکار او از جادویی گر گشت زفت * جادویی کردیم ما هم چون نرفت