vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3217

title of 3217
۴۴۸۶Nاز بتان و از خدا درخواستیم * که بکن ما را اگر ناراستیم
۴۴۸۷Nآن که حق و راست است از ما و او * نصرتش ده نصرت او را بجو
۴۴۸۸Nاین دعا بسیار کردیم و صلات * پیش لات و پیش عزی و منات
۴۴۸۹Nکه اگر حق است او پیداش کن * ور نباشد حق زبون ماش کن
۴۴۹۰Nچون که وا دیدیم او منصور بود * ما همه ظلمت بدیم او نور بود
۴۴۹۱Nاین جواب ماست کانچه خواستید * گشت پیدا که شما ناراستید
۴۴۹۲Nباز این اندیشه را از فکر خویش * کور می‌کردند و دفع از ذکر خویش
۴۴۹۳Nکاین تفکرمان هم از ادبار رست * که صواب او شود در دل درست
۴۴۹۴Nخود چه شد گر غالب آمد چند بار * هر کسی را غالب آرد روزگار
۴۴۹۵Nما هم از ایام بخت آور شدیم * بارها بر وی مظفر آمدیم
۴۴۹۶Nباز گفتندی که گر چه او شکست * چون شکست ما نبود آن زشت و پست
۴۴۹۷Nز انکه بخت نیک او را در شکست * داد صد شادی پنهان زیر دست
۴۴۹۸Nکاو به اشکسته نمی‌مانست هیچ * که نه غم بودش در آن نه پیچ پیچ
۴۴۹۹Nچون نشان مومنان مغلوبی است * لیک در اشکست مومن خوبی است
۴۵۰۰Nگر تو مشک و عنبری را بشکنی * عالمی از فوح ریحان پر کنی
۴۵۰۱Nور شکستی ناگهان سرگین خر * خانه‌ها پر گند گردد تا به سر
۴۵۰۲Nوقت واگشت حدیبیه به ذل * دولت‌ إِنَّا فَتَحْنا زد دهل