vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3215

title of 3215
۴۴۶۱Nچون قضایش حبل تدبیرت سکست * چون نشد بر تو قضای آن درست
۴۴۶۲Nعزمها و قصدها در ماجرا * گاه گاهی راست می‌آید ترا
۴۴۶۳Nتا به طمع آن دلت نیت کند * بار دیگر نیتت را بشکند
۴۴۶۴Nور بکلی بی‌مرادت داشتی * دل شدی نومید امل کی کاشتی
۴۴۶۵Nور نکاریدی امل از عوری‌اش * کی شدی پیدا بر او مقهوری‌اش
۴۴۶۶Nعاشقان از بی‌مرادیهای خویش * با خبر گشتند از مولای خویش
۴۴۶۷Nبی‌مرادی شد قلاووز بهشت * حفت الجنة شنو ای خوش سرشت
۴۴۶۸Nکه مراداتت همه اشکسته پاست * پس کسی باشد که کام او رواست
۴۴۶۹Nپس شدند اشکسته‌اش آن صادقان * لیک کو خود آن شکست عاشقان
۴۴۷۰Nعاقلان اشکسته‌اش از اضطرار * عاشقان اشکسته با صد اختیار
۴۴۷۱Nعاقلانش بندگان بندی‌اند * عاشقانش شکری و قندی‌اند
۴۴۷۲Nائتیا کرها مهار عاقلان * ائتیا طوعا بهار بی‌دلان