vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3214

title of 3214
۴۴۳۵Nگوید ای اجزای پست فرشی‌ام * غربت من تلخ‌تر من عرشی‌ام
۴۴۳۶Nمیل تن در سبزه و آب روان * ز آن بود که اصل او آمد از آن
۴۴۳۷Nمیل جان اندر حیات و در حی است * ز انکه جان لامکان اصل وی است
۴۴۳۸Nمیل جان در حکمت است و در علوم * میل تن در باغ و راغ است و کروم
۴۴۳۹Nمیل جان اندر ترقی و شرف * میل تن در کسب و اسباب علف
۴۴۴۰Nمیل و عشق آن شرف هم سوی جان * زین یحب را و یحبون را بدان
۴۴۴۱Nگر بگویم شرح این بی‌حد شود * مثنوی هشتاد تا کاغذ شود
۴۴۴۲Nحاصل آن که هر که او طالب بود * جان مطلوبش در او راغب بود
۴۴۴۳Nآدمی حیوان نباتی و جماد * هر مرادی عاشق هر بی‌مراد
۴۴۴۴Nبی‌مرادان بر مرادی می‌تنند * و آن مرادان جذب ایشان می‌کنند
۴۴۴۵Nلیک میل عاشقان لاغر کند * میل معشوقان خوش و خوش فر کند
۴۴۴۶Nعشق معشوقان دو رخ افروخته * عشق عاشق جان او را سوخته
۴۴۴۷Nکهربا عاشق به شکل بی‌نیاز * کاه می‌کوشد در آن راه دراز
۴۴۴۸Nاین رها کن عشق آن تشنه دهان * تافت اندر سینه‌ی صدر جهان
۴۴۴۹Nدود آن عشق و غم آتش‌کده * رفته در مخدوم او مشفق شده
۴۴۵۰Nلیکش از ناموس و بوش و آبرو * شرم می‌آمد که واجوید از او
۴۴۵۱Nرحمتش مشتاق آن مسکین شده * سلطنت زین لطف مانع آمده
۴۴۵۲Nعقل حیران کاین عجب او را کشید * یا کشش ز آن سو بدین جانب رسید
۴۴۵۳Nترک جلدی کن کز این ناواقفی * لب ببند اللَّه أعلم بالخفی
۴۴۵۴Nاین سخن را بعد از این مدفون کنم * آن کشنده می‌کشد من چون کنم
۴۴۵۵Nکیست آن کت می‌کشد ای معتنی * آن که می‌نگذاردت کاین دم زنی
۴۴۵۶Nصد عزیمت می‌کنی بهر سفر * می‌کشاند مر ترا جای دگر
۴۴۵۷Nز آن بگرداند بهر سو آن لگام * تا خبر یابد ز فارس اسب خام
۴۴۵۸Nاسب زیرک‌سار ز آن نیکو پی است * کاو همی‌داند که فارس بر وی است
۴۴۵۹Nاو دلت را بر دو صد سودا ببست * بی‌مرادت کرد پس دل را شکست
۴۴۶۰Nچون شکست او بال آن رای نخست * چون نشد هستی بال اشکن درست