vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3176

جمع و توفیق میان نفی و اثبات یک چیز از روی نسبت و اختلاف جهت
۳۶۵۸Qنَفْیِ آن یک چیز و اِثباتش رواست * چون جهت شد مختلف نسبت دوتاست
۳۶۵۸Nنفی آن یک چیز و اثباتش رواست * چون جهت شد مختلف نسبت دوتاست
۳۶۵۹Qما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْت از نسبتست * نفی و اثباتست و هر دو مُثبتَست
۳۶۵۹Nما رَمَیْتَ إِذْ رَمَیْتَ‌ از نسبت است * نفی و اثبات است و هر دو مثبت است
۳۶۶۰Qآن تو افکندی چو بر دَستِ تو بود * تو نه افکندی که قُوَّت حق نمود
۳۶۶۰Nآن تو افکندی چو بر دست تو بود * تو نه افکندی که قوت حق نمود
۳۶۶۱Qزورِ آدم‌زاد را حدّی بود * مُشتِ خاک اِشْکستِ لشکر کَیْ شود
۳۶۶۱Nزور آدم زاد را حدی بود * مشت خاک اشکست لشکر کی شود
۳۶۶۲Qمُشت مُشتِ تُست و افکندن ز ماست * زین دُو نِسبت نفی و اثباتش رواست
۳۶۶۲Nمشت مشت تست و افکندن ز ماست * زین دو نسبت نفی و اثباتش رواست
۳۶۶۳Qیَعْرِفُونَ ٱلْأَنبیا أَضْدادُهُم * مِثْلَ ما لا یَشْتَبِه أَولادُهُم
۳۶۶۳Nیعرفون الأنبیا أضدادهم * مثل ما لا یشتبه أولادهم
۳۶۶۴Qهمچو فرزندانِ خود دانندشان * مُنْکَران با صد دلیل و صد نشان
۳۶۶۴Nهمچو فرزندان خود دانندشان * منکران با صد دلیل و صد نشان
۳۶۶۵Qلیک از رشک و حسد پنهان کنند * خویشتن را بر ندانم می‌زنند
۳۶۶۵Nلیک از رشک و حسد پنهان کنند * خویشتن را بر ندانم می‌زنند
۳۶۶۶Qپس چو یَعْرِف گفت چون جایِ دگر * گفت لا یَعْرِفْهُمْ غَیْرِی فَذَرْ
۳۶۶۶Nپس چو یعرف گفت چون جای دگر * گفت لا یعرفهم غیری فذر
۳۶۶۷Qإِنَّهُمْ تَحْتَ قِبابی کامِنون * جز که یزدانشان نداند ز آزمون
۳۶۶۷Nإنهم تحت قبابی کامنون * جز که یزدانشان نداند ز آزمون
۳۶۶۸Qهم بنِسبت گیر این مفتوح را * که بدانی و ندانی نوح را
۳۶۶۸Nهم به نسبت گیر این مفتوح را * که بدانی و ندانی نوح را