vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3165

در آمدن حمزه رضی الله عنه در جنگ بی‌زره
۳۴۱۹Qاندر آخر حَمْزه چون در صف شدی * بی‌زِرِه سرمست در غَزْو آمدی
۳۴۱۹Nاندر آخر حمزه چون در صف شدی * بی‌زره سر مست در غزو آمدی
۳۴۲۰Qسینه باز و تن برهنه پیش پیش * در فکندی در صفِ شمشیر خویش
۳۴۲۰Nسینه باز و تن برهنه پیش پیش * در فکندی در صف شمشیر خویش
۳۴۲۱Qخلق پرسیدند کای عمِّ رسول * ای هِژَبْرِ صف شکن شاهِ فُحول
۳۴۲۱Nخلق پرسیدند کای عم رسول * ای هژبر صف شکن شاه فحول
۳۴۲۲Qنه تو لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی * تهلکه خواندی ز پیغامِ خدا
۳۴۲۲Nنه تو لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی * تهلکه خواندی ز پیغام خدا
۳۴۲۳Qپس چرا تو خویش را در تهلکه * می‌دراندازی چنین در مَعْرَکه
۳۴۲۳Nپس چرا تو خویش را در تهلکه * می‌دراندازی چنین در معرکه
۳۴۲۴Qچون جوان بودی و زفت و سخت‌زِه * تو نمی‌رفتی سوی صَف بی‌زره
۳۴۲۴Nچون جوان بودی و زفت و سخت زه * تو نمی‌رفتی سوی صف بی‌زره
۳۴۲۵Qچون شدی پیر و ضعیف و مُنحنی * پرده‌های لاأُبالی می‌زنی
۳۴۲۵Nچون شدی پیر و ضعیف و منحنی * پرده‌های لاابالی می‌زنی
۳۴۲۶Qلاأُبالی‌وار با تیغ و سِنان * می‌نمایی دار و گیر و امتحان
۳۴۲۶Nلاابالی‌وار با تیغ و سنان * می‌نمایی دار و گیر و امتحان
۳۴۲۷Qتیغ حُرمت می‌ندارد پیر را * کَیْ بود تَمییز تیغ و تیر را
۳۴۲۷Nتیغ حرمت می‌ندارد پیر را * کی بود تمییز تیغ و تیر را
۳۴۲۸Qزین نَسق غمخوارگان بی‌خبر * پند می‌دادند او را از غَیَر
۳۴۲۸Nزین نسق غم خوارگان بی‌خبر * پند می‌دادند او را از غیر