vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3159

خجل گشتن خروس پیش سگ بسبب دروغ شدن در آن سه وعده
۳۳۲۹Qچند چند آخر دروغ و مَکرِ تو * خود نپرَّد جز دروغ از وَکْرِ تو
۳۳۲۹Nچند چند آخر دروغ و مکر تو * خود نپرد جز دروغ از وکر تو
۳۳۳۰Qگفت حاشا از من و از جنسِ من * که بگردیم از دروغی مُمتَحن
۳۳۳۰Nگفت حاشا از من و از جنس من * که بگردیم از دروغی ممتحن
۳۳۳۱Qما خروسان چون مؤذِّن راست گوی * هم رقیبِ آفتاب و وقت‌جُوی
۳۳۳۱Nما خروسان چون موذن راست گوی * هم رقیب آفتاب و وقت جوی
۳۳۳۲Qپاسبانِ آفتابیم از درون * گر کُنی بالای ما طشتی نگون
۳۳۳۲Nپاسبان آفتابیم از درون * گر کنی بالای ما طشتی نگون
۳۳۳۳Qپاسبانِ آفتابند اولیا * در بَشَر واقف ز اسرارِ خدا
۳۳۳۳Nپاسبان آفتابند اولیا * در بشر واقف ز اسرار خدا
۳۳۳۴Qاصلِ ما را حق پیِ بانگِ نماز * داد هدیه آدمی را در جَهاز
۳۳۳۴Nاصل ما را حق پی بانگ نماز * داد هدیه آدمی را در جهاز
۳۳۳۵Qگر بناهنگام سَهْوی‌مان رود * در اَذانْ آن مَقْتَلِ ما می‌شود
۳۳۳۵Nگر به ناهنگام سهوی‌مان رود * در اذان آن مقتل ما می‌شود
۳۳۳۶Qگفتِ ناهنگامِ حَیَّ عَلَی فلاح * خونِ ما را می‌کند خوار و مُباح
۳۳۳۶Nگفت ناهنگام حی علی الفلاح * خون ما را می‌کند خوار و مباح
۳۳۳۷Qآنک معصوم آمد و پاک از غلط * آن خروسِ جانِ وَحْی آمد فقط
۳۳۳۷Nآن که معصوم آمد و پاک از غلط * آن خروس جان وحی آمد فقط
۳۳۳۸Qآن غلامش مُرد پیشِ مُشتری * شد زیانِ مشتری آن یکسری
۳۳۳۸Nآن غلامش مرد پیش مشتری * شد زیان مشتری آن یک سری
۳۳۳۹Qاو گریزانید مالش را و لیک * خونِ خود را ریخت اندر یاب نیک
۳۳۳۹Nاو گریزانید مالش را و لیک * خون خود را ریخت اندر یاب نیک
۳۳۴۰Qیک زیان دفعِ زیانها می‌شدی * جسم و مالِ ماست جانها را فِدا
۳۳۴۰Nیک زیان دفع زیانها می‌شدی * جسم و مال ماست جانها را فدی
۳۳۴۱Qپیشِ شاهان در سیاست‌گستری * می‌دهی تو مال و سر را می‌خری
۳۳۴۱Nپیش شاهان در سیاست گستری * می‌دهی تو مال و سر را می‌خری
۳۳۴۲Qاعجمی چون گشته‌ای اندر قَضا * می‌گریزانی ز داور مال را
۳۳۴۲Nاعجمی چون گشته‌ای اندر قضا * می‌گریزانی ز داور مال را