vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3128

حکایت آن دزد که می‌پرسیدندش چه می‌کنی نیم شب در بنِ این دیوار گفت دهل می‌زنم
۲۷۹۹Qاین مَثل بشْنو که شب دزدی عنید * در بُنِ دیوار حفره می‌بُرید
۲۷۹۹Nاین مثل بشنو که شب دزدی عنید * در بن دیوار حفره می‌برید
۲۸۰۰Qنیم بیداری که او رنجور بود * طَقْطَقِ آهسته‌اش را می‌شنود
۲۸۰۰Nنیم بیداری که او رنجور بود * طق طق آهسته‌اش را می‌شنود
۲۸۰۱Qرفت بر بام و فرو آویخت سَر * گفت او را در چه کاری ای پدر
۲۸۰۱Nرفت بر بام و فرو آویخت سر * گفت او را در چه کاری ای پدر
۲۸۰۲Qخیر باشد نیمشب چه می‌کُنی * تو کیی گفتا دُهُل‌زن ای سنی
۲۸۰۲Nخیر باشد نیم شب چه می‌کنی * تو کیی گفتا دهل‌زن ای سنی
۲۸۰۳Qدر چه کاری گفت می‌کوبم دُهُل * گفت کُو بانگِ دهل ای بُو سُبُل
۲۸۰۳Nدر چه کاری گفت می‌کوبم دهل * گفت کو بانگ دهل ای بو سبل
۲۸۰۴Qگفت فردا بشْنوی این بانگ را * نعرهٔ یا حَسْرتا وا وَیْلتا
۲۸۰۴Nگفت فردا بشنوی این بانگ را * نعره‌ی یا حسرتا وا ویلتا
۲۸۰۵Qآن دروغست و کژ و بر ساخته * سرِّ آن کژ را تو هم نشْناخته
۲۸۰۵Nآن دروغ است و کژ و بر ساخته * سر آن کژ را تو هم نشناخته