vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3115

قصاص فرمودن داود علیه السّلام خونی را بعد از الزام حجّت برو
۲۴۸۶Qهم بدان تیغش بفرمود او قصاص * کَی کند مکرش ز عِلْمِ حق خلاص
۲۴۸۶Nهم بدان تیغش بفرمود او قصاص * کی کند مکرش ز علم حق خلاص
۲۴۸۷Qحِلمِ حق گرچه مُواساها کند * لیک چون از حد بشد پیدا کند
۲۴۸۷Nحلم حق گر چه مواساها کند * لیک چون از حد بشد پیدا کند
۲۴۸۸Qخون نخسپد در فتد در هر دلی * مَیْلِ جُست و جوی کشفِ مُشکلی
۲۴۸۸Nخون نخسبد در فتد در هر دلی * میل جست و جوی کشف مشکلی
۲۴۸۹Qاقتضای داوری ربِّ دین * سر بر آرد از ضمیرِ آن و این
۲۴۸۹Nاقتضای داوری رب دین * سر بر آرد از ضمیر آن و این
۲۴۹۰Qکان فلان چون شد چه شد حالش چه گشت * همچنانک جوشد از گِلزار کَشْت
۲۴۹۰Nکان فلان چون شد چه شد حالش چه گشت * همچنان که جوشد از گلزار کشت
۲۴۹۱Qجُوشِشِ خون باشد آن وا جُستها * خارِشِ دلها و بحث و ماجرا
۲۴۹۱Nجوشش خون باشد آن واجستها * خارش دلها و بحث و ماجرا
۲۴۹۲Qچونک پیدا گشت سرِّ کارِ او * مُعجزهٔ داود شد فاش و دُو تو
۲۴۹۲Nچون که پیدا گشت سر کار او * معجزه‌ی داود شد فاش و دو تو
۲۴۹۳Qخلق جمله سَرْبرهنه آمدند * سر بسجده بر زمینها می‌زدند
۲۴۹۳Nخلق جمله سر برهنه آمدند * سر به سجده بر زمینها می‌زدند
۲۴۹۴Qما همه کورانِ اصلی بوده‌ایم * از تو ما صد گون عجایب دیده‌ایم
۲۴۹۴Nما همه کوران اصلی بوده‌ایم * از تو ما صد گون عجایب دیده‌ایم
۲۴۹۵Qسنگ با تو در سخن آمد شهیر * کز برای غَزْوِ طالوتم بگیر
۲۴۹۵Nسنگ با تو در سخن آمد شهیر * کز برای غزو طالوتم بگیر
۲۴۹۶Qتو بسه سنگ و فَلاخَن آمدی * صد هزاران مرد را برهم زدی
۲۴۹۶Nتو به سه سنگ و فلاخن آمدی * صد هزاران مرد را برهم زدی
۲۴۹۷Qسنگهایت صد هزاران پاره شد * هر یکی هر خصم را خون‌خواره شد
۲۴۹۷Nسنگهایت صد هزاران پاره شد * هر یکی هر خصم را خون‌خواره شد
۲۴۹۸Qآهن اندر دستِ تو چون موم شد * چون زِرِه‌سازی ترا معلوم شد
۲۴۹۸Nآهن اندر دست تو چون موم شد * چون زره سازی تو را معلوم شد
۲۴۹۹Qکوهها با تو رسائل شد شَکور * با تو می‌خوانند چون مُقری زَبُور
۲۴۹۹Nکوهها با تو رسائل شد شکور * با تو می‌خوانند چون مقری زبور
۲۵۰۰Qصد هزاران چشمِ دل بگْشاده شد * از دَمِ تو غیب را آماده شد
۲۵۰۰Nصد هزاران چشم دل بگشاده شد * از دم تو غیب را آماده شد
۲۵۰۱Qو آن قوی‌تر ز آن همه کین دایمست * زندگی بخشی که سَرْمَد قایمست
۲۵۰۱Nو آن قوی‌تر ز آن همه کاین دایم است * زندگی بخشی که سرمد قایم است
۲۵۰۲Qجانِ جملهٔ معجزات اینست خود * کو ببخشد مرده را جانِ ابد
۲۵۰۲Nجان جمله‌ی معجزات این است خود * کاو ببخشد مرده را جان ابد
۲۵۰۳Qکُشته شد ظالم جهانی زنده شد * هر یکی از نو خدا را بنده شد
۲۵۰۳Nکشته شد ظالم جهانی زنده شد * هر یکی از نو خدا را بنده شد