vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3100

شنیدن دقوقی در میان نماز افغان آن کشتی کی غرق خواست شدن
۲۱۷۶Qآن دقوقی در امامت کرد ساز * اندر آن ساحل در آمد در نماز
۲۱۷۶Nآن دقوقی در امامت کرد ساز * اندر آن ساحل در آمد در نماز
۲۱۷۷Qو آن جماعت در پیِ او در قیام * اینت زیبا قوم و بگْزیده امام
۲۱۷۷Nو آن جماعت در پی او در قیام * اینت زیبا قوم و بگزیده امام
۲۱۷۸Qناگهان چشمش سوی دریا فتاد * چون شنید از سوی دریا داد داد
۲۱۷۸Nناگهان چشمش سوی دریا فتاد * چون شنید از سوی دریا داد داد
۲۱۷۹Qدر میانِ موجْ دید او کشتیی * در قضا و در بلا و زشتیی
۲۱۷۹Nدر میان موج دید او کشتیی * در قضا و در بلا و زشتیی
۲۱۸۰Qهم شب و هم ابر و هم موجِ عظیم * این سه تاریکی و از غرقابْ بیم
۲۱۸۰Nهم شب و هم ابر و هم موج عظیم * این سه تاریکی و از غرقاب بیم
۲۱۸۱Qتُندبادی همچو عزراییل خاست * موجها آشوفت اندر چپّ و راست
۲۱۸۱Nتند بادی همچو عزراییل خاست * موجها آشوفت اندر چپ و راست
۲۱۸۲Qاهلِ کشتی از مهابت کاسته * نعرهٔ وا ویلها برخاسته
۲۱۸۲Nاهل کشتی از مهابت کاسته * نعره‌ی وا ویلها برخاسته
۲۱۸۳Qدستها در نوحه بر سر می‌زدند * کافر و مُلْحِد همه مُخْلِص شدند
۲۱۸۳Nدستها در نوحه بر سر می‌زدند * کافر و ملحد همه مخلص شدند
۲۱۸۴Qبا خدا با صد تضرُّع آن زمان * عهدها و نذرها کرده بجان
۲۱۸۴Nبا خدا با صد تضرع آن زمان * عهدها و نذرها کرده به جان
۲۱۸۵Qسَرْ برهنه در سجود آنها که هیچ * رُویشان قِبْله ندید از پیچ پیچ
۲۱۸۵Nسر برهنه در سجود آنها که هیچ * رویشان قبله ندید از پیچ پیچ
۲۱۸۶Qگفته که بی‌فایده‌ست این بندگی * آن زمان دیده در آن صد زندگی
۲۱۸۶Nگفته که بی‌فایده ست این بندگی * آن زمان دیده در آن صد زندگی
۲۱۸۷Qاز همه اُومید ببْریده تمام * دوستان و خال و عم بابا و مام
۲۱۸۷Nاز همه اومید ببریده تمام * دوستان و خال و عم بابا و مام
۲۱۸۸Qزاهد و فاسق شد آن دم مُتَّقی * همچو در هنگامِ جان کندن شقی
۲۱۸۸Nزاهد و فاسق شد آن دم متقی * همچو در هنگام جان کندن شقی
۲۱۸۹Qنه ز چپشان چاره بود و نه ز راست * حیله‌ها چون مُرد هنگامِ دعاست
۲۱۸۹Nنی ز چپشان چاره بود و نی ز راست * حیله‌ها چون مرد هنگام دعاست
۲۱۹۰Qدر دعا ایشان و در زاری و آه * بر فلک ز ایشان شده دودِ سیاه
۲۱۹۰Nدر دعا ایشان و در زاری و آه * بر فلک ز ایشان شده دود سیاه
۲۱۹۱Qدیو آن دم از عداوت بَیْن بَیْن * بانگ زد کای سگ پرستان عِلّتَیْن
۲۱۹۱Nدیو آن دم از عداوت بین بین * بانگ زد کای سگ پرستان علتین
۲۱۹۲Qمرگ و جَسْک ای اهلِ انکار و نفاق * عاقبت خواهد بُدن این اتّفاق
۲۱۹۲Nمرگ و جسک ای اهل انکار و نفاق * عاقبت خواهد بدن این اتفاق
۲۱۹۳Qچشمتان تر باشد از بَعْدِ خلاص * که شوید از بهرِ شهوت دیوِ خاص
۲۱۹۳Nچشمتان تر باشد از بعد خلاص * که شوید از بهر شهوت دیو خاص
۲۱۹۴Qیادتان ناید که روزی در خَطَر * دستتان بگرفت یزدان از قَدَر
۲۱۹۴Nیادتان ناید که روزی در خطر * دستتان بگرفت یزدان از قدر
۲۱۹۵Qاین همی‌آمد ندا از دیو لیک * این سخن را نشْنود جز گوشِ نیک
۲۱۹۵Nاین همی‌آمد ندا از دیو لیک * این سخن را نشنود جز گوش نیک
۲۱۹۶Qراست فرمودست با ما مُصْطفی * قُطْب و شاهنشاه و دریای صَفا
۲۱۹۶Nراست فرموده ست با ما مصطفی * قطب و شاهنشاه و دریای صفا
۲۱۹۷Qکانچ جاهل دید خواهد عاقبت * عاقلان بینند ز اوَّل مَرْتبت
۲۱۹۷Nکانچه جاهل دید خواهد عاقبت * عاقلان بینند ز اول مرتبت
۲۱۹۸Qکارها ز آغاز اگر غیبست و سِر * عاقل اول دید و آخر آن مصر
۲۱۹۸Nکارها ز آغاز اگر غیب است و سر * عاقل اول دید و آخر آن مصر
۲۱۹۹Qاوَّلش پوشیده باشد و آخر آن * عاقل و جاهل ببیند در عیان
۲۱۹۹Nاولش پوشیده باشد و آخر آن * عاقل و جاهل ببیند در عیان
۲۲۰۰Qگر نبینی واقعهٔ غَیْب ای عَنود * حزم را سیلاب کَیْ اندر رُبود
۲۲۰۰Nگر نبینی واقعه‌ی غیب ای عنود * حزم را سیلاب کی اندر ربود
۲۲۰۱Qحزم چه بْوَد بَدْگمانی بر جهان * دَم‌بدم بیند بلای ناگهان
۲۲۰۱Nحزم چه بود بد گمانی بر جهان * دم‌به‌دم بیند بلای ناگهان