vol.3

Qūniyah Nicholson both

block:3098

اقتدا کردن قوم از پش دقوقی
۲۱۴۰Qپیش در شد آن دقوقی در نماز * قوم همچون اطلس آمد او طراز
۲۱۴۰Nپیش در شد آن دقوقی در نماز * قوم همچون اطلس آمد او طراز
۲۱۴۱Qاقتدا کردند آن شاهان قَطار * در پیِ آن مقتدای نامدار
۲۱۴۱Nاقتدا کردند آن شاهان قطار * در پی آن مقتدای نامدار
۲۱۴۲Qچونک با تکبیرها مقرون شدند * همچو قربان از جهان بیرون شدند
۲۱۴۲Nچون که با تکبیرها مقرون شدند * همچو قربان از جهان بیرون شدند
۲۱۴۳Qمعنی تکبیر اینست ای امام * کای خدا پیشِ تو ما قربان شدیم
۲۱۴۳Nمعنی تکبیر این است ای امام * کای خدا پیش تو ما قربان شدیم
۲۱۴۴Qوقتِ ذَبْح اللَّهُ اکبر می‌کنی * همچنین در ذَبحِ نفسِ کُشتنی
۲۱۴۴Nوقت ذبح اللَّه اکبر می‌کنی * همچنین در ذبح نفس کشتنی
۲۱۴۵Qتن چو اسماعیل و جان همچون خلیل * کرد جان تکبیر بر جسمِ نَبیل
۲۱۴۵Nتن چو اسماعیل و جان همچون خلیل * کرد جان تکبیر بر جسم نبیل
۲۱۴۶Qگشت کُشته تن ز شهوتها و آز * شد ببِسْم اللَّه بِسْمِل در نماز
۲۱۴۶Nگشت کشته تن ز شهوتها و آز * شد به بسم اللَّه بسمل در نماز
۲۱۴۷Qچون قیامت پیشِ حق صفها زده * در حساب و در مناجات آمده
۲۱۴۷Nچون قیامت پیش حق صفها زده * در حساب و در مناجات آمده
۲۱۴۸Qایستاده پیشِ یزدان اشک‌ریز * بر مثالِ راست‌خیزِ رَسْتَخَیز
۲۱۴۸Nایستاده پیش یزدان اشک ریز * بر مثال راست خیز رستخیز
۲۱۴۹Qحق همی‌گوید چه آوردی مرا * اندرین مُهلت که دادم من ترا
۲۱۴۹Nحق همی‌گوید چه آوردی مرا * اندر این مهلت که دادم من ترا
۲۱۵۰Qعمرِ خود را در چه پایان برده‌ای * قُوت و قُوَّت در چه فانی کرده‌ای
۲۱۵۰Nعمر خود را در چه پایان برده‌ای * قوت و قوت در چه فانی کرده‌ای
۲۱۵۱Qگوهرِ دیده کجا فرسوده‌ای * پنج حِس را در کجا پالوده‌ای
۲۱۵۱Nگوهر دیده کجا فرسوده‌ای * پنج حس را در کجا پالوده‌ای
۲۱۵۲Qچشم و گوش و هوش و گوهرهای عرش * خرج کردی چه خریدی تو ز فَرش
۲۱۵۲Nچشم و گوش و هوش و گوهرهای عرش * خرج کردی چه خریدی تو ز فرش
۲۱۵۳Qدست و پا دادمْت چون بیل و کلند * من ببخشیدم ز خود آن کَیْ شدند
۲۱۵۳Nدست و پا دادمت چون بیل و کلند * من ببخشیدم ز خود آن کی شدند
۲۱۵۴Qهمچنین پیغامهای دَرْدگین * صد هزاران آید از حضرت چنین
۲۱۵۴Nهمچنین پیغامهای دردگین * صد هزاران آید از حضرت چنین
۲۱۵۵Qدر قیام این گفتها دارد رجوع * و ز خجالت شد دو تا او در رکوع
۲۱۵۵Nدر قیام این گفتها دارد رجوع * و ز خجالت شد دو تا او در رکوع
۲۱۵۶Qقوّتِ استادن از خجلت نماند * در رکوع از شرم تسبیحی بخواند
۲۱۵۶Nقوت استادن از خجلت نماند * در رکوع از شرم تسبیحی بخواند
۲۱۵۷Qباز فرمان می‌رسد بر دار سَر * از رکوع و پاسخِ حق بر شُمَر
۲۱۵۷Nباز فرمان می‌رسد بردار سر * از رکوع و پاسخ حق بر شمر
۲۱۵۸Qسر بر آرد از رکوع آن شرمسار * باز اندر رُو فتد آن خام‌کار
۲۱۵۸Nسر بر آرد از رکوع آن شرمسار * باز اندر رو فتد آن خام کار
۲۱۵۹Qباز فرمان آیدش بردار سَر * از سجود و وا ده از کرده خبَر
۲۱۵۹Nباز فرمان آیدش بردار سر * از سجود و واده از کرده خبر
۲۱۶۰Qسر بر آرد او دگر ره شرمسار * اندر افتد باز در رُو همچو مار
۲۱۶۰Nسر بر آرد او دگر ره شرمسار * اندر افتد باز در رو همچو مار
۲۱۶۱Qباز گوید سر بر آر و باز گو * که بخواهم جُست از تو مُو بمُو
۲۱۶۱Nباز گوید سر بر آر و باز گو * که بخواهم جست از تو مو به مو
۲۱۶۲Qقوَّتِ پا ایستادن نبودش * که خطابِ هیبتی بر جان زدش
۲۱۶۲Nقوت پا ایستادن نبودش * که خطاب هیبتی بر جان زدش
۲۱۶۳Qپس نشیند قَعْده ز آن بارِ گران * حضرتش گوید سخن‌گو با بیان
۲۱۶۳Nپس نشیند قعده ز آن بار گران * حضرتش گوید سخن گو با بیان
۲۱۶۴Qنعمتت دادم بگو شُکرت چه بود * دادمت سرمایه هین بنْمای سود
۲۱۶۴Nنعمتت دادم بگو شکرت چه بود * دادمت سرمایه هین بنمای سود
۲۱۶۵Qرُو بدستِ راست آرد در سلام * سوی جانِ انبیا و آنِ کرام
۲۱۶۵Nرو به دست راست آرد در سلام * سوی جان انبیا و آن کرام
۲۱۶۶Qیعنی ای شاهان شفاعت کین لئیم * سخت در گِل ماندش پای و گلیم
۲۱۶۶Nیعنی ای شاهان شفاعت کاین لئیم * سخت در گل ماندش پای و گلیم